pain in the neck

/peɪn ɪn ðə nɛk//peɪn ɪn ðə nɛk/

سرخر بزرگ، مزاحم، ناخوشایند

جمله های نمونه

1. It's a pain in the neck.
[ترجمه سعید] روی اعصابمه
|
[ترجمه علی ملک نژاد] مایه دردسره ( باعث دردسره )
|
[ترجمه ایمان حجتی] مثل خار توی چشم میمونه
|
[ترجمه گوگل]این یک درد در گردن است
[ترجمه ترگمان]گردنش درد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That child is a real pain in the neck.
[ترجمه Emi] این کودک یک مزاحم واقعی است
|
[ترجمه mahdi] این بچه واقعا آزار دهنده است.
|
[ترجمه Ayda] این بچه واقعا رو مخه!
|
[ترجمه گوگل]اون بچه یه درد واقعی تو گردنه
[ترجمه ترگمان]آن کودک درد واقعی در گردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Patients may complain of intractable pain in the neck or the back of the head.
[ترجمه گوگل]بیماران ممکن است از درد غیرقابل درمان در گردن یا پشت سر شکایت داشته باشند
[ترجمه ترگمان]بیماران ممکن است از درد غیرقابل حل در گردن یا پشت سر شکایت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Everyone thinks he's a pain in the neck.
[ترجمه sanaz nasseri] همه فکر میکنند اون یه دردسره
|
[ترجمه گوگل]همه فکر می کنند او گردن درد است
[ترجمه ترگمان]همه فکر می کنند که او درد را در گردن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Little brothers are such a pain in the neck!
[ترجمه نیایش رشادت] برادر های کوچک مایه دردسر هستند
|
[ترجمه امیر کنی] برادران کوچک باعث آزار هستند.
|
[ترجمه kimi] برادر های کوچیک واقعا رو مخ هستند ( مو دماغ اند )
|
[ترجمه گوگل]برادران کوچولو چنین دردی در گردن دارند!
[ترجمه ترگمان]! برادر کوچولو تو گردنش درد می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nick was a pain in the neck. He did nothing but whinge the whole trip.
[ترجمه گوگل]نیک گردن درد داشت او در تمام طول سفر کاری جز ناله زدن نکرد
[ترجمه ترگمان]نیک احساس درد می کرد او هیچ کاری نکرد جز این که تمام سفر را از پا در بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My little sister can be a pain in the neck.
[ترجمه Mahta] خواهر کوچکم می تونه باعث دردسر بشه
|
[ترجمه گوگل]خواهر کوچکم ممکن است گردن درد داشته باشد
[ترجمه ترگمان] خواهر کوچیکم می تونه درد گردن باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That guy is a pain in the neck.
[ترجمه kimi] اون پسر موی دماغه😒
|
[ترجمه گوگل]اون پسر گردن درد داره
[ترجمه ترگمان] اون یارو گردنش درد میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is a pain in the neck, isn't it?
[ترجمه kimi] موی دماغه، مگه نه؟ یا رو مخه، اینطور نیست؟
|
[ترجمه گوگل]این یک درد در گردن است، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]گردنش درد می کند، نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's a pain in the neck sharing a room with him.
[ترجمه Mrs Qorbani] به اشتراک گذاشتن اتاق با تو خیلی آزاردهنده است
|
[ترجمه گوگل]این یک درد در گردن است که با او در یک اتاق مشترک است
[ترجمه ترگمان]درد گردن یک اتاق را با او تقسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That guy gives me a real pain in the neck.
[ترجمه گوگل]آن مرد به من یک درد واقعی در گردن می دهد
[ترجمه ترگمان] اون یارو به من یه درد واقعی میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She is the real pain in the neck.
[ترجمه گوگل]او درد واقعی در گردن است
[ترجمه ترگمان] اون واقعا درد رو داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Apple polishers are a pain in the neck to conscientious teachers.
[ترجمه گوگل]پولیش های سیب برای معلمان وظیفه شناس دردناک است
[ترجمه ترگمان](اپل polishers)دردی در گردن معلمان با وجدان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I find reading books a real pain in the neck.
[ترجمه گوگل]به نظر من کتاب خواندن یک درد واقعی است
[ترجمه ترگمان]من کتاب می خوانم که درد واقعی در گردنم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Symptoms are variable with vague pain in the neck and shoulders being the most common. Less commonly reported symptoms include headaches, torticollis(sentence dictionary), weakness and paresthesias.
[ترجمه گوگل]علائم متغیر است و درد مبهم در گردن و شانه ها شایع ترین است علائم کمتر گزارش شده شامل سردرد، تورتیکولی (فرهنگ جملات)، ضعف و پارستزی است
[ترجمه ترگمان]نشانه ها متغیر با درد مبهم در گردن و شانه ها شایع ترین هستند نشانه های کم تر شایع عبارتند از سردرد، torticollis (فرهنگ لغت)، ضعف و paresthesias
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pain in the ass, annoying person or thing

پیشنهاد کاربران

pain in the neck ( annoying ) . My wife’s best friend is a pain in the neck
ادم رو اعصاب
موی دماغ . مایه آزار و اذیت.
حالت بی ادبانه ترش می شه:
Pain in the ass
زجر اور
( عامیانه )
1. موی دماغ, مزاحم.
2. یک چیز یا شخص دشوار یا آزاردهنده.
3. یک چیز یا شخص نفرت انگیز.
رو مخ
عذاب، دردسر، ( آدم ) مزاحم
تف بالاسر
توضیح درباره اصطلاح pain in the neck
اصطلاح گردن درد یا درد در گردن به هر چیز ناخوشایند و مزاحمی گفته می شود که فرد تحمل آن را ندارد.
منبع: سایت بیاموز
موی دماغ بودن
روی اعصاب بودن
مایه آزار
بهترین معنی دردسر ساز یا زجر اور میباشد مثال:
That’s why online shopping sucks! = That is why internet buying is a pain in the neck!
موی دماغ , آزاردهنده
# That child is a real pain in the neck
# There were times when he could be a real pain in the neck
# Dealing with my neighbor is always a pain in the neck
مانند a pain in the ass است.
مثل خار در چشم است.
رو مخ یا اعصاب آدم رو بهم می ریزه.
موی دماغ کسی شدن
کسی که خیلی غر می زند
غر غرو
موی دماغ شدن - آزار دهنده بودن.
این لغت یک idiom ( اصطلاح ) است و کلمه به کلمه معنی کردن آن اشتباه است.
موی دماغ بودن
مثال he get's a pain in my neck
اون پسره موی دماغِ
دردسر ساز
خار شدن. موی دماغ شدن. چیزی که کسی تحملش را ندارد.
باعث رنجش بودن
برای جان
بهانه گیر
چه زجر آور
چقدر زجر آور است
وبال گردن بودن
موی دماغ بودن، آویزان بودن، مزاحم بودن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٩)

بپرس