1. It's a pain in the neck.
[ترجمه سعید] روی اعصابمه|
[ترجمه علی ملک نژاد] مایه دردسره ( باعث دردسره )|
[ترجمه ایمان حجتی] مثل خار توی چشم میمونه|
[ترجمه گوگل]این یک درد در گردن است[ترجمه ترگمان]گردنش درد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. That child is a real pain in the neck.
[ترجمه Emi] این کودک یک مزاحم واقعی است|
[ترجمه mahdi] این بچه واقعا آزار دهنده است.|
[ترجمه Ayda] این بچه واقعا رو مخه!|
[ترجمه گوگل]اون بچه یه درد واقعی تو گردنه[ترجمه ترگمان]آن کودک درد واقعی در گردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Patients may complain of intractable pain in the neck or the back of the head.
[ترجمه گوگل]بیماران ممکن است از درد غیرقابل درمان در گردن یا پشت سر شکایت داشته باشند
[ترجمه ترگمان]بیماران ممکن است از درد غیرقابل حل در گردن یا پشت سر شکایت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیماران ممکن است از درد غیرقابل حل در گردن یا پشت سر شکایت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Everyone thinks he's a pain in the neck.
[ترجمه sanaz nasseri] همه فکر میکنند اون یه دردسره|
[ترجمه گوگل]همه فکر می کنند او گردن درد است[ترجمه ترگمان]همه فکر می کنند که او درد را در گردن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Little brothers are such a pain in the neck!
[ترجمه نیایش رشادت] برادر های کوچک مایه دردسر هستند|
[ترجمه امیر کنی] برادران کوچک باعث آزار هستند.|
[ترجمه kimi] برادر های کوچیک واقعا رو مخ هستند ( مو دماغ اند )|
[ترجمه گوگل]برادران کوچولو چنین دردی در گردن دارند![ترجمه ترگمان]! برادر کوچولو تو گردنش درد می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Nick was a pain in the neck. He did nothing but whinge the whole trip.
[ترجمه گوگل]نیک گردن درد داشت او در تمام طول سفر کاری جز ناله زدن نکرد
[ترجمه ترگمان]نیک احساس درد می کرد او هیچ کاری نکرد جز این که تمام سفر را از پا در بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نیک احساس درد می کرد او هیچ کاری نکرد جز این که تمام سفر را از پا در بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. My little sister can be a pain in the neck.
[ترجمه Mahta] خواهر کوچکم می تونه باعث دردسر بشه|
[ترجمه گوگل]خواهر کوچکم ممکن است گردن درد داشته باشد[ترجمه ترگمان] خواهر کوچیکم می تونه درد گردن باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. That guy is a pain in the neck.
[ترجمه kimi] اون پسر موی دماغه😒|
[ترجمه گوگل]اون پسر گردن درد داره[ترجمه ترگمان] اون یارو گردنش درد میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is a pain in the neck, isn't it?
[ترجمه kimi] موی دماغه، مگه نه؟ یا رو مخه، اینطور نیست؟|
[ترجمه گوگل]این یک درد در گردن است، اینطور نیست؟[ترجمه ترگمان]گردنش درد می کند، نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It's a pain in the neck sharing a room with him.
[ترجمه Mrs Qorbani] به اشتراک گذاشتن اتاق با تو خیلی آزاردهنده است|
[ترجمه گوگل]این یک درد در گردن است که با او در یک اتاق مشترک است[ترجمه ترگمان]درد گردن یک اتاق را با او تقسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. That guy gives me a real pain in the neck.
[ترجمه گوگل]آن مرد به من یک درد واقعی در گردن می دهد
[ترجمه ترگمان] اون یارو به من یه درد واقعی میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون یارو به من یه درد واقعی میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She is the real pain in the neck.
[ترجمه گوگل]او درد واقعی در گردن است
[ترجمه ترگمان] اون واقعا درد رو داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون واقعا درد رو داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Apple polishers are a pain in the neck to conscientious teachers.
[ترجمه گوگل]پولیش های سیب برای معلمان وظیفه شناس دردناک است
[ترجمه ترگمان](اپل polishers)دردی در گردن معلمان با وجدان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان](اپل polishers)دردی در گردن معلمان با وجدان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I find reading books a real pain in the neck.
[ترجمه گوگل]به نظر من کتاب خواندن یک درد واقعی است
[ترجمه ترگمان]من کتاب می خوانم که درد واقعی در گردنم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من کتاب می خوانم که درد واقعی در گردنم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Symptoms are variable with vague pain in the neck and shoulders being the most common. Less commonly reported symptoms include headaches, torticollis(sentence dictionary), weakness and paresthesias.
[ترجمه گوگل]علائم متغیر است و درد مبهم در گردن و شانه ها شایع ترین است علائم کمتر گزارش شده شامل سردرد، تورتیکولی (فرهنگ جملات)، ضعف و پارستزی است
[ترجمه ترگمان]نشانه ها متغیر با درد مبهم در گردن و شانه ها شایع ترین هستند نشانه های کم تر شایع عبارتند از سردرد، torticollis (فرهنگ لغت)، ضعف و paresthesias
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نشانه ها متغیر با درد مبهم در گردن و شانه ها شایع ترین هستند نشانه های کم تر شایع عبارتند از سردرد، torticollis (فرهنگ لغت)، ضعف و paresthesias
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید