🔸 معادل فارسی:
شکوه و جلال تشریفاتی / نمایش پرزرق وبرق / مراسم پرشکوه و رسمی
در زبان محاوره ای:
ریخت وپاش مجلسی، دنگ وفنگ تشریفاتی، مراسم پر زرق وبرق، تجملات نمایشی
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فرهنگی – تشریفاتی ) :**
نمایش رسمی، پرزرق وبرق و باشکوه با لباس های خاص، موسیقی، نمادها و تشریفات سنتی
مثال: The coronation was full of **pageantry and pomp**.
مراسم تاج گذاری پر از شکوه و جلال تشریفاتی بود.
2. ** ( استعاری – انتقادی یا تحسینی ) :**
برای توصیف مراسمی که بیش از حد نمایشی یا تجملاتی است—گاهی با تحسین، گاهی با انتقاد
مثال: The event had more **pomp and pageantry** than substance.
مراسم بیشتر نمایش و تجمل بود تا محتوا.
3. ** ( ادبی – نمادین ) :**
در متون ادبی یا تاریخی، برای توصیف شکوه سلطنتی، نظامی یا مذهبی استفاده می شود
مثال: Ancient Rome thrived on **pageantry and pomp**.
روم باستان با شکوه و جلال تشریفاتی زنده بود.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
ceremony – grandeur – spectacle – showmanship – ritual display
شکوه و جلال تشریفاتی / نمایش پرزرق وبرق / مراسم پرشکوه و رسمی
در زبان محاوره ای:
ریخت وپاش مجلسی، دنگ وفنگ تشریفاتی، مراسم پر زرق وبرق، تجملات نمایشی
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فرهنگی – تشریفاتی ) :**
نمایش رسمی، پرزرق وبرق و باشکوه با لباس های خاص، موسیقی، نمادها و تشریفات سنتی
مثال: The coronation was full of **pageantry and pomp**.
مراسم تاج گذاری پر از شکوه و جلال تشریفاتی بود.
2. ** ( استعاری – انتقادی یا تحسینی ) :**
برای توصیف مراسمی که بیش از حد نمایشی یا تجملاتی است—گاهی با تحسین، گاهی با انتقاد
مثال: The event had more **pomp and pageantry** than substance.
مراسم بیشتر نمایش و تجمل بود تا محتوا.
3. ** ( ادبی – نمادین ) :**
در متون ادبی یا تاریخی، برای توصیف شکوه سلطنتی، نظامی یا مذهبی استفاده می شود
مثال: Ancient Rome thrived on **pageantry and pomp**.
روم باستان با شکوه و جلال تشریفاتی زنده بود.
________________________________________
🔸 مترادف ها: