paganism

/ˈpeɪɡəˌnɪzəm//ˈpeɪɡənɪzəm/

معنی: الحاد
معانی دیگر: الحاد

جمله های نمونه

1. The country swayed precariously between Christianity and paganism.
[ترجمه گوگل]این کشور به طور متزلزلی بین مسیحیت و بت پرستی در نوسان بود
[ترجمه ترگمان]این کشور به طور نامنظم در میان مسیحیت و شرک قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But they stayed to erase every vestige of paganism.
[ترجمه گوگل]اما آنها ماندند تا همه آثار بت پرستی را پاک کنند
[ترجمه ترگمان]اما آن ها باقی ماندند تا همه vestige را از هم پاک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This sees Clovis as converting directly from paganism to catholicism, without ever being influenced by the arian heresy.
[ترجمه گوگل]این دیدگاه کلوویس را مستقیماً از بت پرستی به کاتولیک تبدیل می کند، بدون اینکه تحت تأثیر بدعت آریایی قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]این امر Clovis را به عنوان تبدیل مستقیم از بت پرستی به catholicism، بدون آنکه هیچ وقت تحت تاثیر بدعت arian قرار گیرد، می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Origen Clement was a convert from paganism.
[ترجمه گوگل]اوریگن کلمنت از بت پرستی گرویده بود
[ترجمه ترگمان]اوریجن تغییر دین از بت پرستی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Paganism and extreme idolatry are indicative of a low level of intellectual capacity and of a limited concern for human welfare.
[ترجمه گوگل]بت پرستی و بت پرستی افراطی نشان دهنده سطح پایین ظرفیت فکری و توجه محدود به رفاه انسان است
[ترجمه ترگمان]پاگانیسم و بت پرستی بی نهایت نشان دهنده سطح پایین ظرفیت فکری و نگرانی محدودی برای رفاه انسانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She abandoned paganism for Christianity.
[ترجمه گوگل]او بت پرستی را به خاطر مسیحیت رها کرد
[ترجمه ترگمان]او بت پرستی را برای مسیحیت رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Norse paganism, the religious traditions that were common among the Scandinavian people before the Christianization of Scandinavia.
[ترجمه گوگل]بت پرستی نورس، سنت های مذهبی که در میان مردم اسکاندیناوی قبل از مسیحی شدن اسکاندیناوی رایج بود
[ترجمه ترگمان]بت پرستی Norse، سنت های مذهبی که در میان مردم اسکاندیناوی قبل از the اسکاندیناوی رایج بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Paganism: If you send shit out into the world, it will return to you threefold.
[ترجمه گوگل]بت پرستی: اگر به جهان گند بفرستید، سه برابر به شما باز خواهد گشت
[ترجمه ترگمان]اگر شما کس دیگری را به دنیا بفرستید، از سه برابر آن به شما باز خواهد گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wicca or Witchcraft, Paganism, High Magic and other forms of Occultism are not Satanism.
[ترجمه گوگل]Wicca یا Witchcraft، Paganism، High Magic و سایر اشکال غیبت شیطان پرستی نیستند
[ترجمه ترگمان]Wicca یا فنون جادوگری، پاگانیسم، جادوی بلند و دیگر اشکال of Satanism نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Paganism, High Magic and other forms of Occultism are not Satanism.
[ترجمه گوگل]بت پرستی، جادوی عالی و سایر اشکال غیبت، شیطان پرستی نیستند
[ترجمه ترگمان]پاگانیسم، جادوی بلند و دیگر اشکال of Satanism نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Does Paganism belong under the New Age umbrella?
[ترجمه گوگل]آیا بت پرستی زیر چتر عصر جدید قرار دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا پاگانیسم زیر چتر عصر نو قرار دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One of the early popes, Clement was a convert from paganism.
[ترجمه گوگل]یکی از پاپ های اولیه، کلمنت از بت پرستی گرویده بود
[ترجمه ترگمان]پاپ، یکی از نخستین پاپ ها، تبدیل به دین مسیحیت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ironically we find that this mixture of heathenism and paganism is rather like living in the primitive church.
[ترجمه گوگل]از قضا در می یابیم که این مخلوط بت پرستی و بت پرستی بیشتر شبیه زندگی در کلیسای بدوی است
[ترجمه ترگمان]به طور کنایه آمیزی متوجه می شویم که این مخلوط از شرک و شرک مثل زندگی در کلیسای بدوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Yet organized religion is already as remote from Alice's or Henry's life as paganism or human sacrifice.
[ترجمه گوگل]با این حال، مذهب سازمان یافته از قبل به اندازه بت پرستی یا فداکاری انسان از زندگی آلیس یا هنری دور است
[ترجمه ترگمان]با این حال، مذهب سازمان یافته به همان اندازه از زندگی الیس یا هنری به عنوان بت پرستی یا قربانی کردن انسان دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

الحاد (اسم)
heresy, atheism, paganism, lapse

انگلیسی به انگلیسی

• beliefs and practices of pagans, heathenism
paganism is the state of having pagan beliefs or practices.

پیشنهاد کاربران

واژه ی paganus اصطلاحی بوده که رومیان مسیحی برای تمسخر باورمندان به آیین های پیشامسیحی به کار می بردند. pagum به معنی �روستا�ست و paganus یعنی �روستایی�. در واقع رومیان با �دهاتی� خواندن غیرمسیحیان، باورهای آنان را تحقیر می کردند. اما چون جشن های باستانی با چرخه های طبیعت هم آهنگ بود، مسیحیان نتوانستند آن ها را از بین ببرند و چاره ی کارشان این بود که عنوانش را مسیحی کنند. چنین شد که جشن مردگان نام �هالووین� یافت، نام جشن انقلاب زمستانی ( Yule/یلدا ) به �کریسمس� تغییر کرد، و جشن مادر زمین تبدیل به �ولنتاین� شد. اما ایرانیان از دیرباز این جشن های باستانی را گرامی داشته اند. ما همچنان اعتدال بهاری ( نوروز ) را تبریک می گوییم. روستاییان ( دهاتی های ) دوست داشتنی ما هنوز در جشن مردگان قاشق می زنند، در پایان فصل درو آدمک های پوشالی می سوزانند، درخت می کارند، می رقصند، افسانه می گویند و آواز می خوانند. هنوز از جشن های سیزده گانه ی طبیعت در جای جای این میهن، پاس داری می شود. جشن هایی که تا ده هزار سال و بیش از آن پیشینه دارند.
...
[مشاهده متن کامل]

بر همین توضیحات و واقعیات تاریخی و فرهنگی، پیشنهاد می کنم برابر اصطلاح بیگانه ی paganism، واژه ی �روستی� به کار رود که با روستا، رشد و رویش هم ریشه است و هم خانواده ی واژه های rustic و rural انگلیسی به همین معنا. برابر pagan نیز به همین منوال �روستین� یعنی باورمند به روستی خواهد بود.

بت پرستی
هو
جاهلیت ، عرب دوران جاهلی.

بپرس