padre

/ˈpæˌdre//ˈpɑːdreɪ/

معنی: پدر روحانی، کشیش، قاضی عسکر
معانی دیگر: (ایتالیا و اسپانیا و پرتغال) پدر روحانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: father (a form of address used for a priest in Spanish-speaking countries).

جمله های نمونه

1. A shameful flock formed round the padre.
[ترجمه گوگل]گله شرم آور دور پادر تشکیل شد
[ترجمه ترگمان]یک گله شرم آور دور سر پدر جمع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Padre found that they even sometimes flew into his throat while he was reading or praying with a dying man.
[ترجمه گوگل]پدر متوجه شد که آنها حتی گاهی در حین خواندن یا نماز خواندن با مردی در حال مرگ به گلوی او می‌پرند
[ترجمه ترگمان]پدر متوجه شد که حتی گاهی هنگام خواندن یا دعا با یک مرد محتضر به گلوی او پرواز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This was the Padre attached to the unit.
[ترجمه گوگل]این پدر متصل به واحد بود
[ترجمه ترگمان]این همان پدر بود که به واحد وصل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The padre, Horrocks, came and stood with them.
[ترجمه گوگل]پدر، هوراکس، آمد و با آنها ایستاد
[ترجمه ترگمان]پدر روحانی، Horrocks آمد و با آن ها آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The padre take the tongue and pop!
[ترجمه گوگل]پدر زبان و پاپ!
[ترجمه ترگمان]! پدر زبان و پاپ رو با خودش میبره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Assomiglia a suo padre come una goccia d'aqua, - osservo'la piu'anziana.
[ترجمه گوگل]Assomiglia a suo padre come una goccia d'aqua، - osservo'la piu'anziana
[ترجمه ترگمان]پدر روحانی، یک پدر روحانی به آنا goccia، anziana
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mi padre es un hombre un poco serio. Habla poco.
[ترجمه گوگل]Mi padre es un hombre un poco serio هابلا پوکو
[ترجمه ترگمان] پدر \"Mi\" یه نفر رو از دست داده habla poco
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Padre Pio's popularity stretches well beyond Italy to prayer groups and Internet forums around the world.
[ترجمه گوگل]محبوبیت پدر پیو فراتر از ایتالیا و گروه های نماز و انجمن های اینترنتی در سراسر جهان است
[ترجمه ترگمان]محبوبیت پدر به مراتب فراتر از ایتالیا تا groups و فروم های اینترنتی در سراسر جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Couldn't we have hIt'south Padre Island?
[ترجمه گوگل]آیا نمی‌توانستیم جزیره پادری جنوبی را داشته باشیم؟
[ترجمه ترگمان]آیا ما نمی توانیم جزیره Padre را به جنوب ببریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Can I expect a padre to give me some panacea?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم انتظار داشته باشم که یک پدر به من نوشدارویی بدهد؟
[ترجمه ترگمان]میتونم انتظار داشته باشم که یه پدر به من یه مقدار دارو بده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Del Padre Visual Productions, a video and interactive media production studio based in the US.
[ترجمه گوگل]Del Padre Visual Productions، یک استودیوی تولید ویدئو و رسانه تعاملی مستقر در ایالات متحده است
[ترجمه ترگمان]شرکت دل Padre، یک استودیوی تولید رسانه ای تعاملی در ایالات متحده آمریکا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Presently he said: "Ah, there's the padre from Marengo . "
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او گفت: "اوه، پدر از Marengo است "
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که گفت: \" آه، پدر اهل مارنگو است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Padre Francisco : Freedom without a life is not freedom.
[ترجمه گوگل]پدر فرانسیسکو: آزادی بدون زندگی آزادی نیست
[ترجمه ترگمان]پدر فرانسیسکو: آزادی بدون زندگی آزادی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Though Padre Pio would have preferred to suffer in secret, by early 191 news about the stigmatic friar began to spread in the secular world.
[ترجمه گوگل]اگرچه پدر پیو ترجیح می‌داد مخفیانه رنج بکشد، اما در اوایل سال 191 اخبار مربوط به این راهب بداخلاق در دنیای سکولار منتشر شد
[ترجمه ترگمان]اگر چه پدر روحانی ترجیح می داد که در خفا رنج بکشد، تا سال ۱۹۱ خبر درباره راهب stigmatic در دنیای سکولار گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Both padre and padrone seemed in fine fettle.
[ترجمه گوگل]هم پادره و هم پادرون وضع خوبی داشتند
[ترجمه ترگمان]هم پدر و هم به نظر می رسید که من بسیار سرخوش و خرم به نظر می رسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پدر روحانی (اسم)
pater, abbe, padre

کشیش (اسم)
abbe, padre, priest, clergyman, provost, cleric, evangelist, druid, cassock, divine, ecclesiastic, churchman, herdsman, shaveling

قاضی عسکر (اسم)
padre, holy joe, judge advocate

انگلیسی به انگلیسی

• priest (spanish, portuguese, and italian); military chaplain (informal)
a padre is a christian priest, especially a chaplain to the armed forces; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس