1. Paddy spotted Mary Ann and gave her a cheery wave.
[ترجمه sara] پدی ماری را دیدی و با شادی دست تکان داد
|
[ترجمه گوگل]پدی مری آن را دید و به او دست تکان داد [ترجمه ترگمان]پدی ماری آن را دید و یک موج شاد به او داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The soldiers were bellying through the rice paddy.
[ترجمه گوگل]سربازها از میان شالیزار شکم می کردند [ترجمه ترگمان]سربازان از میان برنج به داخل شکم می دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His second son, Paddy, had gone to live in Canada.
[ترجمه گوگل]پسر دومش پدی برای زندگی به کانادا رفته بود [ترجمه ترگمان]پسر دومش، پدی که در کانادا زندگی کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There's no need to get into such a paddy.
[ترجمه گوگل]نیازی به وارد شدن به چنین شالی نیست [ترجمه ترگمان]احتیاجی به این کار نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She adored Paddy but he didn't treat her well.
[ترجمه گوگل]او پدی را می پرستید اما او رفتار خوبی با او نداشت [ترجمه ترگمان]پدی را می پرستید، اما با او خوب رفتار نمی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There's no need to get in/into a paddy.
[ترجمه گوگل]نیازی به داخل/به شالیزار نیست [ترجمه ترگمان]هیچ نیازی به سوار شدن \/ به یک paddy وجود ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The musicians burst into a rousing rendition of "Paddy Casey's Reel".
[ترجمه گوگل]نوازندگان به اجرای هیجان انگیز "قرقره پدی کیسی" پرداختند [ترجمه ترگمان]نوازندگان با شنیدن صدای خفه پدی کیسی از نو شروع به خواندن کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The building of irrigation systems and paddy fields is costly in terms of time and effort.
[ترجمه گوگل]ساخت سیستم های آبیاری و شالیزارها از نظر زمان و تلاش پرهزینه است [ترجمه ترگمان]ساخت سیستم های آبیاری و مزارع برنج از نظر زمان و تلاش پرهزینه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The bullets sent up muddy geysers from the paddy water as they raged toward the group.
[ترجمه گوگل]گلولهها آبفشانهای گلآلود را از آب شالیزار بیرون میفرستاد که به سمت گروه میرفتند [ترجمه ترگمان]گلوله های توپ geysers را از روی آب برنج بیرون آوردند و به سوی گروه هجوم بردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It had been an honest mistake, though, the paddy wagon men believing he was dead or dying.
[ترجمه گوگل]با این حال، این یک اشتباه صادقانه بود، مردان واگن بر این باور بودند که او مرده یا در حال مرگ است [ترجمه ترگمان]به هر حال، این یک اشتباه صادقانه بود، ولی کارگران خیال می کردند که او مرده یا مرده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We gathered around a paddy dike and exchanged greetings and impressions.
[ترجمه گوگل]دور یک شالیزار جمع شدیم و احوالپرسی و نظرات خود را رد و بدل کردیم [ترجمه ترگمان]دور یک سد paddy جمع شدیم و احوال پرسی و impressions را رد و بدل کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. As we flared, spray from the rice paddy swirled around us.
[ترجمه گوگل]همانطور که ما شعله ور شدیم، اسپری از شالیزار برنج دور ما می چرخید [ترجمه ترگمان]همان طور که سر تکان می دادیم، از روی برنج و برنجی که در اطراف ما می چرخید، اسپری می زدیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The paddy fields have turned a feathery yellow.
[ترجمه گوگل]شالیزارها به رنگ زرد پر در آمده اند [ترجمه ترگمان]مزارع پدی مثل گچ سفید شده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Tho had gone to the edge of the paddy, and had scooped some water into his helmet.
[ترجمه گوگل]تو به لبه شالیزار رفته بود و مقداری آب داخل کلاه خود ریخته بود [ترجمه ترگمان]Tho به لبه the رفته بود و مقداری آب در کلاهش ریخته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
ایرلندی (اسم)
irish, irishman, paddy
مزرعه شالیکاری (اسم)
paddy, paddy field
برنج اسیاب نکرده (اسم)
paddy
انگلیسی به انگلیسی
• rice in a husk; rice field; temper (informal) a paddy or a paddy field is a flooded field that is used for growing rice.
پیشنهاد کاربران
۱. شلتوک. شالیزار مثال: Gandhi was out in the rice paddies [paddy] گاندی بیرون از شالیزارهای برنج بود.