1. I rode bareback to the paddock.
2. Vaulting the stile, he headed diagonally across the paddock.
[ترجمه گوگل]او در حال طاق کردن بر روی رکاب، به صورت مورب در سراسر پادوک حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]از پله نرده رد شد و به طور مورب از چراگاه رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The family kept horses in the paddock in front of the house.
[ترجمه گوگل]خانواده اسبها را در پادوک جلوی خانه نگهداری میکردند
[ترجمه ترگمان]خانواده در چراگاه جلو خانه اسب ها را نگهداری می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He keeps horses in a paddock behind his house.
[ترجمه گوگل]او اسب ها را در یک پادوک پشت خانه اش نگهداری می کند
[ترجمه ترگمان]اسب ها را در چراگاه پشت خانه اش نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Space on the ground in the narrow paddock is limited by strictly enforced rules.
[ترجمه گوگل]فضای روی زمین در سکوی باریک توسط قوانین کاملاً اجرا شده محدود شده است
[ترجمه ترگمان]فضایی بر روی زمین در محوطه باریک با قوانین اکید محدود شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A small group of horses in a paddock, perhaps three or four individuals, is more satisfactory than a large group.
[ترجمه گوگل]یک گروه کوچک از اسب ها در یک پادوک، شاید سه یا چهار نفر، رضایت بخش تر از یک گروه بزرگ است
[ترجمه ترگمان]یک گروه کوچک از اسب ها در یک چراگاه، شاید سه یا چهار نفر، از یک گروه بزرگ موفق تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When I put her in a small paddock while I muck out, she licks the soil for about ten minutes.
[ترجمه گوگل]وقتی او را در حوضچه کوچکی می گذارم در حالی که بیرون می ریزم، حدود ده دقیقه خاک را می لیسد
[ترجمه ترگمان]وقتی که من او را در یک چراگاه کوچک قرار می دهم، در حالی که تف می کنم، برای ده دقیقه خاک را خیس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Pretty Polly attracts admiration in the paddock.
[ترجمه گوگل]پولی زیبا در حیاط تحسین را به خود جلب می کند
[ترجمه ترگمان]خاله جان پولی در چراگاه تحسین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Or the paddock, to be precise.
10. Back in the paddock he was greeted by a stream of expletives.
[ترجمه گوگل]در پادوک با جریانی از جنایات به استقبال او رفت
[ترجمه ترگمان]پس از آن که در چراگاه به او سلام و تعارف کرد، با stream و expletives به او سلام و تعارف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. At the top end of the paddock Arkle haughtily stares into the distance.
[ترجمه گوگل]آرکل در انتهای بالای پادوک با غرور به دوردست ها خیره شده است
[ترجمه ترگمان]در انتهای چراگاه، با تکبر به دوردست خیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A yard or very small paddock is ideal for the task.
[ترجمه گوگل]یک حیاط یا پادوک بسیار کوچک برای این کار ایده آل است
[ترجمه ترگمان]یک حیاط یا چراگاه بسیار کوچک برای این کار ایده آل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A new pit and paddock complex the circuit is also being proposed.
[ترجمه گوگل]یک مجتمع جدید گودال و پادوک نیز در مدار پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک گودال جدید و محوطه چراگاه جدید نیز پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Cost cutting has been the talk of the paddock for years, with apparently mixed results.
[ترجمه گوگل]کاهش هزینهها برای سالها مورد بحث بوده است که نتایج ظاهراً متفاوتی به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]چند سال است که قطع هزینه، با نتایج ترکیبی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Intense speculation in the Magny-Cours paddock suggests that the energy drink outfit's A-team, Red Bull Racing, has already decided to replace David Coulthard with Vettel for next season.
[ترجمه گوگل]گمانهزنیهای شدید در محوطه Magny-Cours نشان میدهد که تیم A این نوشیدنی انرژیزا، Red Bull Racing، قبلاً تصمیم گرفته است برای فصل آینده فتل را جایگزین دیوید کولتارد کند
[ترجمه ترگمان]گمانه زنی های شدیدی در \"Magny - Cours\" حاکی از آن است که تیم نوشیدن بول ریسینگ (Red Bull Racing)، پیش از این تصمیم به جایگزینی دیوید Coulthard با Vettel برای فصل بعد گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید