packhorse


معنی: یابو
معانی دیگر: اسب بارکش، یابو، بارگیر

جمله های نمونه

1. The expedition used packhorses to carry their food and tents across the mountains.
[ترجمه گوگل]اکسپدیشن برای حمل غذا و چادرهای خود در سراسر کوه ها از اسب های بار استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]این هیات اعزامی از packhorses برای حمل غذا و چادرهای خود در کوهستان استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His packhorse bridges and old barns were drawn without exaggeration.
[ترجمه گوگل]پل های اسب سواری و انبارهای قدیمی او بدون اغراق کشیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]پل ها و انبارهای قدیمی او بدون اغراق آن را کشیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some vital supplies were lost when natives attacked pack-horse trains.
[ترجمه گوگل]با حمله بومیان به قطارهای باربر، برخی از منابع حیاتی از بین رفتند
[ترجمه ترگمان]زمانی که بومیان به قطارهای گروهی حمله کردند برخی از منابع حیاتی از دست رفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Two pence per half-year might be taken for each cart, and one halfpenny for each pack-horse.
[ترجمه گوگل]دو پنی در هر نیم سال ممکن است برای هر گاری، و نیم پنی برای هر اسب بسته گرفته شود
[ترجمه ترگمان]دو پنس برای هر گاری و نیم پنس برای هر یک از هر یک از آن ها یک نیم پنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Accessible only by packhorse—a rough, 15-mile ride up Boulder Basin—it's true wilderness, some of the wildest land in America.
[ترجمه گوگل]این بیابان واقعی است، برخی از وحشی‌ترین سرزمین‌های آمریکا
[ترجمه ترگمان]Accessible فقط با packhorse و ۱۵ میل راه رفتن به بول در بول Basin و بعضی از the سرزمین آمریکا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'll be no packhorse! Pick up your garbage where I dropped it!
[ترجمه گوگل]من هیچ اسب سواری نخواهم بود! زباله هایت را از جایی که ریختم جمع کن!
[ترجمه ترگمان]من هیچ packhorse نخواهم داشت! garbage رو که انداخته بودم جمع کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Passengers had perforce to ride, and goods were carried on the backs of packhorses or mules.
[ترجمه گوگل]مسافران اجباری برای سوار شدن داشتند و کالاها بر روی پشت اسب‌های باربری یا قاطرها حمل می‌شد
[ترجمه ترگمان]مسافران مجبور بودند که ride و کالاها را به پشت قاطر یا قاطر حمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یابو (اسم)
tit, nag, draft horse, workhorse, outrunner, packhorse, pony

انگلیسی به انگلیسی

• horse that carries supplies

پیشنهاد کاربران

بپرس