1. The mothers stoppered their babies 'mouths with pacifiers.
 [ترجمه گوگل]مادران دهان نوزادان خود را با پستانک بستند 
[ترجمه ترگمان]مادران بچه های خود را با پستونک و پستونک دنبال می کردند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. The best pacifier appears to be applause, the kind of attention 2-year-olds demand from their parents.
 [ترجمه گوگل]به نظر می رسد بهترین پستانک تشویق است، نوع توجهی که کودکان 2 ساله از والدین خود می خواهند 
[ترجمه ترگمان]بهترین pacifier برای تشویق و تشویق افراد ۲ ساله از والدینشان به نظر می رسد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. Food can be a pacifier to disturbed feelings.
 [ترجمه گوگل]غذا می تواند یک پستانک برای احساسات آشفته باشد 
[ترجمه ترگمان]غذا می تواند a برای احساسات مزاحم باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Did Mommy stick a pacifier up your ass and tuck you in?
 [ترجمه گوگل]آیا مامان پستانک روی الاغت چسبانده و تو را داخل کرده است؟ 
[ترجمه ترگمان]مامانی یه پستونک بهت داد و tuck تو؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. The baby reached for the pacifier.
6. As the child gets older, the pacifier can be converted to a teething ring and then removed completely, leaving the child with a comforting doll.
 [ترجمه گوگل]همانطور که کودک بزرگتر می شود، پستانک را می توان به حلقه دندان درآوردن تبدیل کرد و سپس به طور کامل خارج کرد و کودک را با یک عروسک آرامش بخش باقی گذاشت 
[ترجمه ترگمان]وقتی کودک بزرگ تر می شود، pacifier را می توان به حلقه teething تبدیل کرد و سپس به طور کامل حذف شد و کودک را با یک عروسک تسلی داد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. The baby was biting at the pacifier.
 [ترجمه گوگل]بچه در حال گاز گرفتن پستانک بود 
[ترجمه ترگمان] بچه داشت توی پستونک گاز می گرفت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Never use a bottle nipple for pacifier.
 [ترجمه گوگل]هرگز از نوک بطری برای پستانک استفاده نکنید 
[ترجمه ترگمان]هرگز از نوک پستان برای pacifier استفاده نکنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Temperatures measured orally, by electronic pacifier, or by ear canal are also accurate if done properly.
 [ترجمه گوگل]دمای اندازه گیری شده به صورت خوراکی، پستانک الکترونیکی یا توسط کانال گوش نیز اگر به درستی انجام شود، دقیق است 
[ترجمه ترگمان]درجه حرارت اندازه گیری شده به صورت شفاهی، توسط pacifier الکترونیکی، یا مجرای گوش نیز در صورتی که به درستی انجام شود، دقیق هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. The main products pacifier pacify, pacifiers and other animals.
 [ترجمه گوگل]محصولات اصلی پستانک پستانک، پستانک و حیوانات دیگر 
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی pacifier، pacifiers و حیوانات دیگر هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Tom: I don't know. Maybe she wants her pacifier?
 [ترجمه گوگل]تام: من نمی دانم شاید او پستانک خود را می خواهد؟ 
[ترجمه ترگمان]- نمی دونم شاید میخواد پستونک شه؟ 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Give no artificial teat or pacifier to your breastfeeding baby.
 [ترجمه گوگل]به نوزاد شیرده خود پستانک مصنوعی یا پستانک ندهید 
[ترجمه ترگمان]هیچ teat یا pacifier مصنوعی به نوزاد خود ندهید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. The telly is a universal pacifier.
14. The baby was sucking on a pacifier.