pacificism

/pəˈsɪfɪˌsɪzəm//pəˈsɪfɪsɪzm/

معنی: ارامش طلبی، صلحجویی، ایین احتراز از جنگ
معانی دیگر: pacifism ارامش طلبی

جمله های نمونه

1. The policy of pacificism is a catalyst to war.
[ترجمه گوگل]سیاست صلح طلبی کاتالیزور جنگ است
[ترجمه ترگمان]سیاست of یک کاتالیزور برای جنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At the bottom of Chinese pacificism is the willingness to put up with temporary losses and bide one's time.
[ترجمه گوگل]در انتهای صلح‌طلبی چینی، تمایل به تحمل زیان‌های موقت و وقت گذاشتن است
[ترجمه ترگمان]در پایین of چین تمایل دارد که خسارت های موقت را تحمل کند و صبر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Instead of simply switching into Pacificism (at 220 AD) and staying there continously it is better to run cities in cycles of alternately food glut and starvation lasting 5 turns.
[ترجمه گوگل]بهتر است به جای تغییر ساده به اقیانوس آرام (در سال 220 پس از میلاد) و ماندن مداوم در آنجا، شهرها را در چرخه‌های متناوب پر از غذا و گرسنگی به مدت 5 نوبت اداره کنید
[ترجمه ترگمان]بجای تعویض به Pacificism (در ۲۲۰ بعد از میلاد)و ماندن در آنجا، بهتر است شهرها را با چرخه های غذای متناوب و گرسنگی ۵ ساله اجرا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My quibble is with the way you're using Pacificism and Caste System with a Spritual leader.
[ترجمه گوگل]بحث من در مورد روشی است که شما در حال استفاده از Pacificism and Caste System با یک رهبر روحانی هستید
[ترجمه ترگمان]quibble با روشی است که شما با استفاده از سیستم Pacificism و Caste با یک رهبر spritual استفاده می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Several years before the First World War, the French ambassador to Washington, Jean Jusserand, once found himself discussing pacificism with Theodore Roosevelt's wife.
[ترجمه گوگل]چندین سال قبل از جنگ جهانی اول، سفیر فرانسه در واشنگتن، ژان ژوسران، یک بار خود را در حال بحث درباره صلح طلبی با همسر تئودور روزولت دید
[ترجمه ترگمان]چند سال پیش از جنگ جهانی اول، سفیر فرانسه در واشنگتن، ژان Jusserand، زمانی خود را در مورد pacificism با همسر تئودور روزولت یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Apart from his scientific work Einstein was a passionate advocate in the causes of pacificism and Zionism.
[ترجمه گوگل]انیشتین جدای از کار علمی خود، مدافع پرشوری در زمینه صلح طلبی و صهیونیسم بود
[ترجمه ترگمان]انیشتین جدای از کار علمی اش یک مدافع سرسخت در علل of و صهیونیسم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Leo Tolstoy, who in his fifties gave up much of his wealth and devoted himself to a life of pacificism and asceticism, had as one of his disciples a certain wealthy aristocrat named Chertkov.
[ترجمه گوگل]لئو تولستوی که در پنجاه سالگی بسیاری از ثروت خود را رها کرد و خود را وقف یک زندگی صلح طلبانه و زهد کرد، یکی از شاگردان خود یک اشراف ثروتمند به نام چرتکوف داشت
[ترجمه ترگمان]لئو تولستوی، که در دهه پنجاه ثروت خود را به دست آورده بود و خود را وقف زندگی of و ریاضت کرده بود، به عنوان یکی از مریدان او یک اشراف زاده ثروتمند به نام Chertkov بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارامش طلبی (اسم)
pacificism, pacifism

صلحجویی (اسم)
pacificism, pacifism, placability

ایین احتراز از جنگ (اسم)
pacificism, pacifism

پیشنهاد کاربران

بپرس