pa

/ˈpɑː//pɑː/

معنی: بابا، پاپا
معانی دیگر: (عامیانه) پدر، مخفف: سالیانه، در سال، هر سال، پنسیلوانیا، الکترونیک : بلندگوى اجتماعات

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: symbol of the chemical element protactinium.
اسم و ( noun, abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Pennsylvania," an eastern U.S. state south of New York.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "public address."

- No one could hear the speaker because of the faulty PA system.
[ترجمه گوگل] به دلیل سیستم PA معیوب هیچ کس نمی توانست بلندگو را بشنود
[ترجمه ترگمان] هیچ کس به دلیل نقص سیستم PA نتوانست صدای سخنگو را بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. They've just announced on the PA that our flight's been delayed.
[ترجمه گوگل]آنها به تازگی در PA اعلام کرده اند که پرواز ما به تاخیر افتاده است
[ترجمه ترگمان]آن ها همین الان در PA اعلام کردند که پرواز ما به تاخیر افتاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She works as PA to the managing director.
[ترجمه گوگل]او به عنوان PA به مدیر عامل کار می کند
[ترجمه ترگمان]او به عنوان PA به عنوان رئیس اداره کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A voice came booming over the PA.
[ترجمه گوگل]صدایی بر فراز PA بلند شد
[ترجمه ترگمان]صدای آهسته ای به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Chris works as a PA to the managing director.
[ترجمه گوگل]کریس به عنوان PA برای مدیر عامل کار می کند
[ترجمه ترگمان]کریس به عنوان یک عضو PA به مدیر عامل کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I used to know your pa.
[ترجمه گوگل]من پدرت را می شناختم
[ترجمه ترگمان]قبلا پدرت رو می شناختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pa used to be in the army.
[ترجمه گوگل]پا قبلاً در ارتش بود
[ترجمه ترگمان]پدر قبلا تو ارتش بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Inform the commander of PA 30to hold the plane taking off.
[ترجمه گوگل]به فرمانده PA 30 اطلاع دهید تا هواپیما را نگه دارد
[ترجمه ترگمان]به فرمانده PA کمک کنید تا هواپیما را نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I heard it on the PA.
[ترجمه گوگل]من آن را در PA شنیدم
[ترجمه ترگمان]من صدای آن را شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Announcements were made over the PA.
[ترجمه گوگل]اعلامیه هایی در PA منتشر شد
[ترجمه ترگمان]Announcements در مجلس خلق شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jokes pour forth from the PA system, and so do hits from the 50's and 60's.
[ترجمه گوگل]جوک ها از سیستم PA سرازیر می شوند، و همچنین بازدیدهای دهه 50 و 60
[ترجمه ترگمان]جوک ها از سیستم PA به بیرون ریخته می شود و بنابراین از دهه های ۵۰ و ۶۰ شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She's the Managing Director's PA.
[ترجمه گوگل]او PA مدیر عامل است
[ترجمه ترگمان]او مدیر عامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Don't tell Ma or Pa.
[ترجمه گوگل]به مامان یا پا نگو
[ترجمه ترگمان]به مادر یا پدر چیزی نگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Another announcement emerged from the PA system, sending more passengers to the gates to have their tickets punched.
[ترجمه گوگل]اطلاعیه دیگری از سیستم PA منتشر شد که مسافران بیشتری را به دروازه‌ها فرستاد تا بلیط‌هایشان را پانچ کنند
[ترجمه ترگمان]اعلام دیگری از سیستم PA، ارسال مسافران بیشتر به گیت ها برای خرید بلیط های آن ها صورت گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Pa has just pulled up the sleeves of his jacket and taken the Monster from Ma.
[ترجمه گوگل]پا تازه آستین های کتش را بالا زده و هیولا را از ما گرفته است
[ترجمه ترگمان]پدر آستین ها را بالا زد و هیولا را از مادر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The hosepipe ban made it hard for Pa to water during the hours of daylight.
[ترجمه گوگل]ممنوعیت لوله کشی آب را برای پا در ساعات روز سخت می کرد
[ترجمه ترگمان]باران زیر باران باعث می شد که پا پا در ساعات روز آب را آب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بابا (اسم)
father, dad, baba, pal, daddy, pa, papa, grandpa

پاپا (اسم)
dad, pa, papa

تخصصی

[شیمی] پروتاکتینیم - عنصر فلزى و نادر از گروه اکتینید ها
[برق و الکترونیک] pascal-پاسکال واحد SI فشار یا تنش، 1 Pa برابر با 1 N/m به توان 2 است. - pico ampere-پیکو آمپر یک میلیونیم میکرو آمپر .
[مهندسی گاز] هشدار دهنده فشار - فشارمطلق
[نساجی] پلی آمید
[برق و الکترونیک] public -address system-سیستم سخنرانی عمومی سیستم کاملی برای تقویت صداها و ایجاد حجم صدای کافی برای گردهمایشهای عمومی بزرگح .

انگلیسی به انگلیسی

• attorney who engages in legal proceedings against a defendant
mechanized system for amplifying sound in public or large areas
political leadership of the autonomous palestinian areas of the west bank and gaza strip
father, dad (informal)
(latin) yearly, per 12-month period, each year

پیشنهاد کاربران

PA stands for Physician Assistant, which is a healthcare professional who works under the supervision of a physician. PAs are trained to provide diagnostic, therapeutic, and preventive healthcare services, similar to a physician.
...
[مشاهده متن کامل]

PA مخفف Physician Assistant، یک متخصص مراقبت های بهداشتی که زیر نظر یک پزشک کار می کند.
PA ها برای ارائه خدمات مراقبت های بهداشتی تشخیصی، درمانی و پیشگیرانه مانند یک پزشک آموزش دیده اند.
دستیار پزشک
مثال؛
I’m seeing my PA for a minor injury.
In a hospital setting, a doctor might say, “The PA will assist with the surgery. ”
When discussing the role of PAs, someone might say, “PAs help bridge the gap between doctors and patients. ”

PA
1 -
abbreviation for personal assistant: someone whose job is helping someone in a higher position,
especially by writing letters, arranging meetings, and making phone calls
مخفف دستیار شخصی: کسی که شغلش کمک به فردی در موقعیت بالاتر است، به ویژه از طریق نامه نگاری، ترتیب دادن جلسات و برقراری تماس تلفنی
...
[مشاهده متن کامل]

Chris works as a PA to the chief executive officer.
2 -
abbreviation for physician assistant
مخفف دستیار پزشک

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/pa?q=PA
PA مخفف Personal assistant هست
به معنای دستیار شخصی
کلمه اختصاری پُستی پنسیلوانیا که ایالتی در شمال شرق آمریکا است.
Pennsylvania ( US postal abbreviation ) PA
مخفف personal assistant به معنی دستیار شخصی ، منشی شخصی
per annum سالیانه، هر سال
Pysical activity
اختصاری پاناما
PA = Public Address
اطلاع رسانی عمومی
بابا، اَب
=personal assistant
someone who works as a secretary for one person

منشی
در فیلم سازی مخفف دستیار تولیدproduction assistant
Physician assistant
پزشک یار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس