pursued

پیشنهاد کاربران

دنبال کردن چیزی
I pursued my English studies seriously
تعقیب کردن، تحت پیگیرد قرار دادن
Follow/ingage/claine out
گریزگر_ گریزنده_ تعقیب شونده
تعقیب
پیگیری کردن/اتخاذ کردن - نامزد کردن

بپرس