1. a clinical psychologist
روانشناس بالینی
2. He passed himself off as a senior psychologist.
[ترجمه ترگمان]اون خودش رو به عنوان یه روانشناس ارشد قبول کرد
[ترجمه گوگل]او خود را به عنوان یک روانشناس ارشد منتقل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He has enlisted the help of a sports psychologist for the team.
[ترجمه ترگمان]او به کمک یک روانشناس ورزشی برای این تیم کمک کردهاست
[ترجمه گوگل]او کمک یک روانشناس ورزشی را برای تیم جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He is now a consultant psychologist with a major London hospital.
[ترجمه ترگمان]او اکنون یک روانشناس مشاور با یک بیمارستان بزرگ لندن است
[ترجمه گوگل]او اکنون یک روانشناس مشاور با یک بیمارستان بزرگ لندن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. An assessment by an independent educational psychologist was essential.
[ترجمه ترگمان]ارزیابی توسط یک روانشناس آموزشی مستقل ضروری بود ...