prudently


معنی: عاقلانه

جمله های نمونه

1. Prudently, Joanna spoke none of this aloud.
[ترجمه گوگل]جوانا با احتیاط هیچ یک از اینها را با صدای بلند صحبت نکرد
[ترجمه ترگمان]جوانا با صدای بلند چیزی نگفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They very prudently decided not to take the case to court.
[ترجمه گوگل]آنها بسیار محتاطانه تصمیم گرفتند که پرونده را به دادگاه نبرند
[ترجمه ترگمان]آن ها محتاطانه تصمیم گرفتند که پرونده را به دادگاه ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. After discreet soundings, they prudently abandoned the idea, which would have involved a major encroachment upon judicial independence.
[ترجمه گوگل]پس از بررسی های محتاطانه، آنها با احتیاط این ایده را کنار گذاشتند، که می توانست تجاوز بزرگی به استقلال قضایی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه با احتیاط و احتیاط، آن ها به طور محتاطانه این ایده را رها کردند که منجر به تجاوز عمده به استقلال قضایی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He prudently pursued his plan.
[ترجمه گوگل]او با احتیاط نقشه خود را دنبال کرد
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط نقشه خود را دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Used prudently, advanced hybrid or bio-engineered crop strains could make a potentially significant contribution to third world agriculture.
[ترجمه گوگل]استفاده محتاطانه، سویه‌های گیاهی هیبریدی پیشرفته یا مهندسی زیستی می‌تواند سهم بالقوه قابل توجهی در کشاورزی جهان سوم داشته باشد
[ترجمه ترگمان]استفاده از روش محتاطانه، پیشرفته یا مهندسی زیستی به طور بالقوه می تواند سهم قابل توجهی در کشاورزی جهانی سوم داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Pep Squad prudently supplies its members with canned responses to suit almost any occasion.
[ترجمه گوگل]تیم پپ با احتیاط به اعضای خود پاسخ‌های آماده می‌دهد تا تقریباً برای هر موقعیتی مناسب باشد
[ترجمه ترگمان]تیم Pep محتاطانه اعضای خود را با پاسخ های canned به کت و شلوار هر مناسبتی تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Prudently taking cognisance of onlookers also turns out to be important in the social behaviour of other primates.
[ترجمه گوگل]توجه محتاطانه تماشاگران نیز در رفتار اجتماعی دیگر نخستی‌سانان مهم است
[ترجمه ترگمان]prudently که از تماشاگران استفاده می کنند نیز در رفتار اجتماعی of دیگر مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Use Limit Price prudently to control the cost and lost.
[ترجمه گوگل]از Limit Price محتاطانه برای کنترل هزینه و ضرر استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از محتاطانه پرایس برای کنترل هزینه و از دست دادن هزینه استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mr Dong prudently refrained from offering the court a pirated copy.
[ترجمه گوگل]آقای دونگ با احتیاط از ارائه نسخه دزدی دریایی به دادگاه خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]آقای دونگ به طور محتاطانه از ارائه کپی کپی به دادگاه خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Apply current technologies while prudently matching state - of - the - art with the state - of - your.
[ترجمه گوگل]از فناوری‌های کنونی استفاده کنید، در حالی که به‌طور محتاطانه‌ای با وضعیت فعلی خود مطابقت دهید
[ترجمه ترگمان]استفاده از فن آوری های جاری در حالی که محتاطانه با حالت تطبیق با حالت - خود - شما سازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I believe it is essential that we act prudently.
[ترجمه گوگل]من معتقدم ضروری است که ما محتاطانه عمل کنیم
[ترجمه ترگمان]به نظرم ضروری است که محتاطانه عمل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. China has prudently encouraged economic opportunities for countries in other regions.
[ترجمه گوگل]چین با احتیاط فرصت های اقتصادی را برای کشورهای دیگر مناطق تشویق کرده است
[ترجمه ترگمان]چین به طور محتاطانه فرصت های اقتصادی را برای کشورها در مناطق دیگر تشویق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We will actively and prudently build more cities and towns.
[ترجمه گوگل]ما فعالانه و با احتیاط شهرها و شهرک های بیشتری را خواهیم ساخت
[ترجمه ترگمان]ما فعالانه و محتاطانه به ساخت شهرها و شهرک های بیشتر خواهیم پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They had prudently withdrawn as soon as the van had got fairly under way.
[ترجمه گوگل]آنها محتاطانه به محض اینکه ون کاملاً راه افتاد عقب نشینی کرده بودند
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه بارکش ازسر راه رسید، با احتیاط عقب رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عاقلانه (قید)
wisely, prudently

انگلیسی به انگلیسی

• judiciously, intelligently; wisely, shrewdly; carefully, cautiously; frugally, thriftily, economically

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : prudence
✅️ صفت ( adjective ) : prudent
✅️ قید ( adverb ) : prudently
بادوراندیشی، محتاطانه

بپرس