1. propose a motion
طرح یا پیشنهادی را به رای گذاشتن،طرح پیشنهاد کردن
2. propose someone's health
به سلامتی کسی نوشیدن
3. i propose to go to kashan next week
در نظر دارم هفتهی دیگر به کاشان بروم.
4. i propose to sell my house and pay my debts
قصد دارم که خانهام را بفروشم و بدهیهای خود را بدهم.
5. to propose a toast to all the guests
بسلامتی همهی مهمانان نوشیدن
6. how do you propose to pay for this car?
فکر میکنی پول این اتومبیل را چگونه بپردازی؟
7. Britain is about to propose changes to some institutions.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا در حال پیشنهاد تغییراتی در برخی از موسسات است
[ترجمه گوگل]بریتانیا در حال پیشبرد تغییرات در برخی از موسسات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We propose to furnish our own house according to our own taste.
[ترجمه sara] ما قصد داریم خانه مان را با سلیقه خودمان چیدمان کنیم. (اگر بعد از propose مصدر با to بیاید به معنی طرح دادن و یا قصد داشتن است، اگر اسم مصدر بیاید به معنی پیشنهاد دادن است)
...