promising

/ˈprɑːməsɪŋ//ˈprɒmɪsɪŋ/

معنی: متعهد، امید بخش، نوید دهنده
معانی دیگر: نوید بخش، پرآتیه، امیدوار کننده، فرخ، نیک پی، محتمل

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: promisingly (adv.)
• : تعریف: showing potential for favorable or successful development.
مترادف: auspicious, bright, favorable, hopeful, propitious
متضاد: bleak, inauspicious, ominous, unfavorable
مشابه: best, competitive, likely, optimistic, possible, probable, reassuring, rosy

جمله های نمونه

1. a promising beginning
آغازی نوید بخش

2. john's promising future in medicine
آینده ی نویدبخش جان در پزشکی

3. the present political picture is promising
وضع سیاسی فعلی امیدبخش است.

4. progress in the peace talks is rather promising
پیشرفت مذاکرات صلح امید بخش است.

5. the sky was covered by gray clouds promising rain
آسمان پوشیده از ابرهای خاکستری بود که نوید باران را می داد

6. the outlook for a peace treaty is not promising
احتمال (عقد) قرارداد صلح نویدبخش نیست.

7. A number of promising discoveries had also been made and were now being proved up.
[ترجمه گوگل]تعدادی از اکتشافات امیدوارکننده نیز انجام شده بود و اکنون در حال اثبات است
[ترجمه ترگمان]تعدادی از کشفیات امیدوار کننده نیز انجام شد و اکنون به اثبات رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She's been promising to pay back the money for six months, but I reckon she's just stringing me along.
[ترجمه گوگل]او به مدت شش ماه قول داده است که پول را پس بدهد، اما من فکر می کنم او فقط به من کمک می کند
[ترجمه ترگمان]او قول داده بود که پول را برای شش ماه پس بدهد، اما من فکر می کنم او فقط دارد مرا سرگرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We have found a promising iron deposit.
[ترجمه گوگل]ما یک ذخایر آهن امیدوار کننده پیدا کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما یه صندوق امانات promising پیدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They induced her to take the job by promising editorial freedom.
[ترجمه گوگل]آنها با وعده آزادی ویراستاری او را وادار کردند که این کار را بپذیرد
[ترجمه ترگمان]آن ها او را وادار کردند که با وعده دادن به آزادی سرمقاله، این کار را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was voted the most promising newcomer for his part in the movie.
[ترجمه گوگل]او برای بازی در این فیلم به عنوان امیدوار کننده ترین تازه وارد انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]او به عنوان most تازه وارد برای شرکت در این فیلم انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She shamed her father into promising more help.
[ترجمه کتایون] با قول به کمک بیشتر ، پدرش را شرمنده کرد
|
[ترجمه گوگل]او با شرمندگی پدرش قول کمک بیشتر داد
[ترجمه ترگمان]او پدرش را خجالت زده کرد و به او کمک بیشتری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The results of the experiments are very promising.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایشات بسیار امیدوارکننده است
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش ها بسیار امیدوارکننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She is among the most promising players in her age group.
[ترجمه گوگل]او در رده سنی خود جزو خوش آتیه ترین بازیکنان است
[ترجمه ترگمان]او در میان the بازیکنان در گروه سنی خود قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You've thrown up a very promising career.
[ترجمه گوگل]شما شغل بسیار امیدوار کننده ای را ایجاد کرده اید
[ترجمه ترگمان] تو یه شغل خیلی امیدبخش رو از دست دادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متعهد (صفت)
undertaking, engaged, promising

امید بخش (صفت)
promising

نوید دهنده (صفت)
promising

انگلیسی به انگلیسی

• encouraging, favorable; providing a source for hope; likely to turn out well
someone or something that is promising seems likely to be very good or successful.

پیشنهاد کاربران

دلگرم کننده.
خوش آتیه.
امیدوار کننده.
That sounds promising
به نظر امیدوار کننده است
خوب به نظر میرسه
گاهی می تونه به معنی آینده دار باشه.
promising career = شغل آینده دار
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : promise
اسم ( noun ) : promise
صفت ( adjective ) : promising
قید ( adverb ) : promisingly
محتمل ترین
✔️نوید بخش
نوید دهنده،
⁩امید بخش،
امیدوارکننده
1 ) :Chemistry Materials Science
Metals supercharge a 💥promising💥 method to bury harmful carbon dioxide under the sea
by University of Texas at Austin
...
[مشاهده متن کامل]

2 ) Despite the hype, we shouldn’t bank on nuclear fusion to save the world from climate catastrophe
. . .
Last week’s experiment in the US is 💥promising💥, but it’s not a magic bullet for our energy needs

خاصیت
امیدوارکننده
قابل اطمینان
خوش قول
هنگامی که برای تنبیه به کار برده شه به عنوان تشر به کار میره.
با آتیه
خوش یُمن
فرخنده
روشن
promising future
آینده ی روشن
با استعداد
مستعد
آینده دار
محتمل
خوش آتیه، نویدبخش
مطمئن
( بازار ) پر رونق
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس