pricker

/ˈprɪkər//ˈprɪkə/

معنی: خراشنده، سیخ زننده
معانی دیگر: هر چیزی که می خراشد یا سوراخ می کند، سی  زننده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: that which pricks, such as a thorn or a pricking tool.

جمله های نمونه

1. Next, a long tapering round metal pricker was inserted so that its point penetrated a short distance into the powder.
[ترجمه گوگل]در مرحله بعد، یک پرکننده فلزی گرد باریک و باریک به گونه‌ای وارد شد که نقطه آن در فاصله کوتاهی به داخل پودر نفوذ کند
[ترجمه ترگمان]پس از آن قطعه فلزی درازی که به دور آن پیچیده شده بود طوری وارد شد که نوک آن به اندازه فاصله کوتاهی به پودر تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The diameter of different parts of pricker is indicated by machine number. The smaller machine number means the larger diameter.
[ترجمه گوگل]قطر قسمت های مختلف پریکر با شماره دستگاه نشان داده می شود عدد دستگاه کوچکتر به معنای قطر بزرگتر است
[ترجمه ترگمان]قطر قسمت های مختلف of با عدد ماشین نشان داده می شود عدد ماشین کوچک تر به معنی قطر بزرگ تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. By 187it had become illegal to have in one's possession in the mine a ferrous metal pricker or scraper.
[ترجمه گوگل]در سال 187 داشتن یک خراش یا خراش فلز آهنی در معدن غیرقانونی شده بود
[ترجمه ترگمان]تا صفحه ۱۸۷ غیر قانونی در تملک یک معدن آهنی یا انبر غیر قانونی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Comparison is done to the conventional carding machines regarding the pricker roller and the wire roller. Result shows that fiber is less damaged using the pricker roller instead of the wire roller.
[ترجمه گوگل]مقایسه با دستگاه های کارتینگ معمولی در مورد غلتک پریکر و غلتک سیمی انجام می شود نتایج نشان می دهد که فیبر با استفاده از غلتک پریکر به جای غلتک سیمی آسیب کمتری می بیند
[ترجمه ترگمان]مقایسه با ماشین های carding متعارف مربوط به the pricker و غلتک سیمی انجام می شود نتیجه نشان می دهد که فیبر با استفاده از غلتک pricker به جای غلتک سیمی، کم تر آسیب می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The analysis is done to the mechanism of the less damage of the pricker roller. Conclusion is made that the tooth width of the wire may he the cause of the more damage of the wire roller.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل به مکانیسم آسیب کمتر غلتک پریکر انجام می شود نتیجه گیری می شود که پهنای دندانه سیم ممکن است باعث آسیب بیشتر غلتک سیم شود
[ترجمه ترگمان]تحلیل به مکانیزم آسیب کم تر of pricker انجام می شود نتیجه گیری حاصل شده است که عرض دندان سیم ممکن است علت آسیب بیشتر به ترن سیمی را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The analysis is done to the mechanism of the less damage of the pricker roller. Conclusion is made that the tooth width of the wire may be the cause of the more damage of the wire roller.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل به مکانیسم آسیب کمتر غلتک پریکر انجام می شود نتیجه گیری می شود که عرض دندانه سیم ممکن است علت آسیب بیشتر غلتک سیم باشد
[ترجمه ترگمان]تحلیل به مکانیزم آسیب کم تر of pricker انجام می شود نتیجه گیری حاصل شده است که عرض دندان سیم ممکن است علت آسیب بیشتر به ترن سیمی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خراشنده (اسم)
scraper, pricker, scratcher

سیخ زننده (اسم)
pricker

انگلیسی به انگلیسی

• needle, pin; person or thing that stabs; sharp pointed weapon

پیشنهاد کاربران

بپرس