poundage

/ˈpaʊndɪdʒ//ˈpaʊndɪdʒ/

معنی: محصور سازی، مقدار پولی برحسب لیره، وزن چیزی برحسب پوند یا رطل
معانی دیگر: (مالیات و غیره) بر حسب پوند (پول یا واحد وزن)، نگهداری در حصار و غیره (رجوع شود به: pound3)، محصور سازی حیوانات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: weight as measured in pounds.

(2) تعریف: a tax or commission levied on goods according to weight.
اسم ( noun )
(1) تعریف: the confinement or housing of animals in a pound.

(2) تعریف: a fee charged for reclaiming impounded animals or property.

جمله های نمونه

1. The rate is then expressed as a poundage on the rateable value.
[ترجمه گوگل]سپس نرخ به صورت پوندی بر ارزش قابل نرخ گذاری بیان می شود
[ترجمه ترگمان]این نرخ سپس به عنوان a بر روی ارزش rateable بیان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He had some poundage on me, and he wasn't as tired as I was.
[ترجمه گوگل]او کمی به من فشار آورده بود و مثل من خسته نبود
[ترجمه ترگمان]او مثل من خسته بود و او هم به اندازه من خسته نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Men's extra poundage is usually in the stomach area.
[ترجمه گوگل]وزن اضافی مردان معمولا در ناحیه معده است
[ترجمه ترگمان]معمولا poundage اضافی مردان در ناحیه شکم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Blackwell and Deane received a basic salary plus poundage according to the level of military spending.
[ترجمه گوگل]بلک ول و دین با توجه به میزان هزینه های نظامی، حقوق پایه به اضافه پوند دریافت می کردند
[ترجمه ترگمان]به لک ول و Deane با توجه به سطح هزینه های نظامی، یک حقوق پایه به علاوه poundage دریافت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The rate poundage is set by local councils and for Oxford in 1989-90 it is 29 1p in the pound.
[ترجمه گوگل]نرخ پوند توسط شوراهای محلی تعیین می‌شود و برای آکسفورد در سال‌های 90-1989، 29 1p در پوند است
[ترجمه ترگمان]نرخ poundage توسط شوراهای محلی و برای آکسفورد در ۱۹۸۹ - ۹۰ برابر با ۲۹ پوند در پوند تعیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. First, a variation in rate poundage across the country did not necessarily imply a corresponding variation in rates actually paid.
[ترجمه گوگل]اولاً، تغییر در نرخ پوند در سراسر کشور لزوماً به معنای تغییر متناظر در نرخ‌های واقعی پرداختی نیست
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، تغییر در نرخ poundage در سراسر کشور لزوما نشان دهنده تغییر در نرخ های قبلی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On one occasion they both lifted the same poundage.
[ترجمه گوگل]در یک مورد، هر دو یک پوند را بلند کردند
[ترجمه ترگمان]در یک مورد هر دو بر حسب اتفاق بر حسب قضا بر حسب اتفاق بر حسب اتفاق افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How many money does not need poundage below?
[ترجمه گوگل]چند پول زیر پوند لازم نیست؟
[ترجمه ترگمان]چه مقدار پول به poundage زیر نیاز ندارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Brush card not to receive poundage.
[ترجمه گوگل]کارت برس برای دریافت پوند
[ترجمه ترگمان]کارت برس برای پذیرش poundage استفاده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The first is to get rid of excess poundage.
[ترجمه گوگل]اولین مورد این است که از شر پوندی اضافی خلاص شوید
[ترجمه ترگمان]اولین کار این است که از شر poundage خلاص شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And average credit card company closes the poundage of 2 %, namely 200 yuan.
[ترجمه گوگل]و شرکت کارت اعتباری متوسط ​​پوند 2٪، یعنی 200 یوان را می بندد
[ترجمه ترگمان]و یک شرکت کارت اعتباری متوسط the ۲ %، یعنی ۲۰۰ یوآن، را می بندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We are the amount that push the poundage outside going abroad normally.
[ترجمه گوگل]ما همان مقداری هستیم که به طور معمول به خارج از کشور فشار می آوریم
[ترجمه ترگمان]ما مقداری هستیم که به طور عادی خارج از کشور به خارج از کشور می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Do not need poundage proof, you also are not taken.
[ترجمه گوگل]آیا نیازی به اثبات پوند نیست، شما نیز گرفته نمی شود
[ترجمه ترگمان]نیازی نیست که مدرک داشته باشید، شما هم این کار را انجام نمی دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Be pregnant examination cost is to point to poundage of registration fee, examination.
[ترجمه گوگل]باردار بودن هزینه معاینه اشاره به پوند هزینه ثبت نام، معاینه است
[ترجمه ترگمان]هزینه معاینه همراه با هزینه ثبت، بررسی و بررسی هزینه ثبت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Yes, you can blame your increased poundage on the recession now, at least if you already had a propensity to portliness, according to a new study.
[ترجمه گوگل]بله، طبق یک مطالعه جدید، حداقل اگر قبلاً تمایل به زیبایی داشته اید، اکنون می توانید افزایش وزن خود را مقصر رکود بدانید
[ترجمه ترگمان]بله، با توجه به مطالعه جدید، شما می توانید poundage افزایش یافته خود را در رکود اقتصادی مقصر بدانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محصور سازی (اسم)
poundage

مقدار پولی برحسب لیره (اسم)
poundage

وزن چیزی برحسب پوند یا رطل (اسم)
poundage

انگلیسی به انگلیسی

• tax per pound sterling; tax per pound of weight; fee paid to release an animal from a pound

پیشنهاد کاربران

بپرس