persuasively


بطور متقاعد کننده، چنانکه متقاعد سازدیا واداربکاری نماید

جمله های نمونه

1. They argue persuasively in favour of a total ban on handguns.
[ترجمه گوگل]آنها به طور متقاعدکننده ای به نفع ممنوعیت کامل سلاح های دستی استدلال می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور متقاعد کننده ای به نفع یک ممنوعیت کامل در قاچاق اسلحه بحث می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He argued persuasively, and was full of confidence.
[ترجمه گوگل]او متقاعد کننده بحث می کرد و پر از اعتماد به نفس بود
[ترجمه ترگمان]به طرز متقاعد کننده ای بحث می کرد و سرشار از اعتماد به نفس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He argued powerfully and persuasively against capital punishment.
[ترجمه گوگل]او با قدرت و قانع کننده علیه مجازات اعدام استدلال کرد
[ترجمه ترگمان]او با قدرت و متقاعد کننده ای در برابر مجازات اعدام بحث کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was necessary, she told her persuasively, that she leave sanctuary for the time being.
[ترجمه گوگل]لازم بود، او قانع کننده به او گفت که فعلاً حرم را ترک کند
[ترجمه ترگمان]او با لحن persuasively به او گفت: لازم بود که برای مدتی از پناه گاه بیرون برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His ring classicism has always argued so persuasively against excessive physical harm, his pride was beyond anything but a regal exit.
[ترجمه گوگل]کلاسیک گرایی حلقه ای او همیشه آنقدر متقاعد کننده علیه آسیب های فیزیکی بیش از حد بحث کرده است، غرور او فراتر از هر چیزی بود جز یک خروج سلطنتی
[ترجمه ترگمان]او همیشه به طرز متقاعد کننده ای در برابر آسیب های جسمی بیش از حد مورد بحث قرار گرفته بود، اما غرور او فراتر از چیزی جز یک خروج شاهانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If we keep advocating our positions honestly, consistently, persuasively, we ultimately have a great effect.
[ترجمه گوگل]اگر به دفاع از مواضع خود صادقانه، پیوسته و متقاعدکننده ادامه دهیم، در نهایت تأثیر زیادی خواهیم داشت
[ترجمه ترگمان]اگر صادقانه از مواضع خود دفاع کنیم، به طور مداوم، متقاعد کننده، در نهایت تاثیر زیادی خواهیم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The view is persuasively developed in the later portions of the book but without a sense of its controversial character.
[ترجمه گوگل]این دیدگاه به طور متقاعدکننده‌ای در بخش‌های بعدی کتاب، اما بدون احساس شخصیت بحث‌برانگیز آن، توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه به طرز متقاعد کننده ای در بخش های بعدی این کتاب توسعه یافته است، اما فاقد حس شخصیت جنجالی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Samuel argued strongly and persuasively in favour of a National as opposed to a purely Conservative Government, and considerably influenced a receptive King.
[ترجمه گوگل]ساموئل به شدت و قانع کننده به نفع یک ملی در مقابل یک دولت صرفا محافظه کار استدلال کرد و به طور قابل توجهی بر یک پادشاه پذیرا تأثیر گذاشت
[ترجمه ترگمان]سمیوئل قویا و متقاعد کننده به نفع ملتی که مخالف یک دولت کاملا محافظه کار بود، و به طور قابل توجهی تحت تاثیر یک پادشاه پذیرنده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Iberian Motors executives could argue persuasively why foreign manufacturers should continue existing arrangements even in the absence of government requirements.
[ترجمه گوگل]مدیران آیبریان موتورز می‌توانند قانع‌کننده استدلال کنند که چرا تولیدکنندگان خارجی باید به ترتیبات موجود حتی در غیاب الزامات دولتی ادامه دهند
[ترجمه ترگمان]مدیران شرکت Iberian می توانند به طرز متقاعد کننده ای بحث کنند که چرا تولید کنندگان خارجی باید به ترتیبات موجود، حتی در غیاب الزامات دولتی، ادامه دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She does not succeed in persuasively outing the Don Juan / Superman with his diabolical red beard and Jaeger wool suits.
[ترجمه گوگل]او موفق نمی شود با ریش قرمز شیطانی خود و لباس های پشمی جیگر به طور متقاعدکننده ای از دون خوان / سوپرمن بیرون برود
[ترجمه ترگمان]او در گردش با طرز متقاعد کننده دون ژوان \/ سوپرمن با ریش قرمز diabolical و کت و شلوار پشمی Jaeger موفق نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Putnam, persuasively loquacious, was always on the lookout for new adventures and new stories to publish.
[ترجمه گوگل]پاتنام که به طرز متقاعدکننده‌ای متقاعدکننده بود، همیشه به دنبال ماجراهای جدید و داستان‌های جدید برای انتشار بود
[ترجمه ترگمان]Putnam پر سر و صدا بود و همیشه مراقب ماجراها و داستان های جدیدی بود که آن را چاپ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It argues, persuasively, that attempts to recreate a national manufacturing sector are senseless.
[ترجمه گوگل]به طور متقاعدکننده ای استدلال می کند که تلاش برای بازآفرینی یک بخش تولید ملی بی معنی است
[ترجمه ترگمان]این بحث به طرز متقاعد کننده ای بحث می کند که تلاش برای بازسازی یک بخش تولید ملی بی معنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He speaks very persuasively but I feel in my bones that he is lying.
[ترجمه گوگل]او خیلی قانع کننده صحبت می کند اما من در استخوان خود احساس می کنم که او دروغ می گوید
[ترجمه ترگمان]خیلی توضیح می دهد، اما من احساس می کنم که او دارد دروغ می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The assessed presents ideas clearly and persuasively.
[ترجمه گوگل]ارزیابی شده ایده ها را به وضوح و متقاعدکننده ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]ارزیابی ایده ها به روشنی و متقاعد کننده ارایه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He spoke a very persuasively but I smelled a rat and refused his offer.
[ترجمه گوگل]او خیلی قانع کننده صحبت کرد، اما من بوی موش را حس کردم و پیشنهاد او را رد کردم
[ترجمه ترگمان]او خیلی توضیح داد اما من بوی موش را حس کردم و پیشنهاد او را رد کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• convincingly, influentially, in a manner that persuades

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : persuade
✅️ اسم ( noun ) : persuasion / persuasiveness
✅️ صفت ( adjective ) : persuasive
✅️ قید ( adverb ) : persuasively
به طورِ قانع کننده ای
به نحوی مجاب کننده
به صورتِ متقاعد کننده ای
با بیانی مستدل و اقناع کننده
1. In a series of superbly conducted performances, he persuasively made the case for 20th - century music.
در مجموعه ای از اجراهای فوق العاده اجرا شده ، وی با اقناع پرونده موسیقی قرن 20 را مطرح کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

2. They cannot persuasively argue that indigent boat people, fleeing poverty and persecution, represent a terrorist threat.
آنها نمی توانند به طور قانع کننده استدلال کنند که افراد قایق تهی دست، که از فقر و آزار و شکنجه فرار می کنند ، بیانگر تهدید تروریستی هستند.
3. No other portrait has been persuasively connected with the painting described in the contemporary record.
هیچ پرتره دیگری به طور قانع کننده ای با نقاشی توصیف شده در تاریخچه معاصر ارتباط برقرار نکرده است.
4. He argues persuasively against the prohibitionists who allege that alcohol stokes violence.
او به طور قانع کننده ای علیه منع گرایان استدلال می آورد که الکل باعث خشونت می شود.
5. Try to relate those reasons, persuasively, to the interests of a funder.
سعی کنید به دلایل قانع کننده ای ، دلایل آن را با منافع یک سرمایه گذار مرتبط کنید.
Persuasively= با اقناع، به طور قانع کننده

متقاعدگر

بپرس