petrochemical

/ˌpetroʊˈkemɪkl̩//ˌpetrəʊˈkemɪkl̩/

معنی: پتروشیمی، شیمی نفت
معانی دیگر: پتروشیمیایی، نفتی - شیمیایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical derivative of petroleum or natural gas, such as gasoline.

جمله های نمونه

1. iran's petrochemical industries are growing
صنایع پتروشیمی ایران در حال رشد است.

2. The estimated worth of the plastics and petrochemical industry is about $640 billion.
[ترجمه گوگل]ارزش تخمینی صنعت پلاستیک و پتروشیمی حدود 640 میلیارد دلار است
[ترجمه ترگمان]ارزش برآورد شده صنعت پلاستیک و پتروشیمی در حدود ۶۴۰ میلیارد دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The petrochemical division of Pemex was seen as the crown jewel of the privatization frenzy.
[ترجمه گوگل]بخش پتروشیمی پمکس به عنوان تاج جنجال خصوصی سازی تلقی می شد
[ترجمه ترگمان]بخش پتروشیمی of به عنوان جواهری تاج گذاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Craiova was made hideous by a huge petrochemical works, but after that the road was flanked by beautiful scenery.
[ترجمه گوگل]کرایووا توسط یک کار بزرگ پتروشیمی وحشتناک ساخته شد، اما پس از آن جاده با مناظر زیبایی احاطه شد
[ترجمه ترگمان]Craiova به وسیله ساختمانی بزرگ نفتی زشت شده بود، اما پس از آن جاده در دو طرف مناظر زیبا قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. BRIEF INTRODUCTION OF PROCESS EQUIPMENT FOR QILU PETROCHEMICAL COMPANY VRDS UNIT.
[ترجمه گوگل]معرفی مختصر تجهیزات فرآیندی شرکت پتروشیمی QILU واحد VRDS
[ترجمه ترگمان]مقدمه تجهیزات فرآیند برای واحد VRDS شرکت پتروشیمی QILU
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The petrochemical industry has grown with the petroleum industry.
[ترجمه Diana] صنعت پتروشیمی با صنعت نفت رشد یافته است.
|
[ترجمه گوگل]صنعت پتروشیمی با صنعت نفت رشد کرده است
[ترجمه ترگمان]صنعت پتروشیمی با صنعت نفت رشد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dalian Petrochemical Company has investigated and evaluated the contaminated area in their refinery by using the standardization method.
[ترجمه گوگل]شرکت پتروشیمی دالیان با استفاده از روش استانداردسازی به بررسی و ارزیابی منطقه آلوده در پالایشگاه خود پرداخته است
[ترجمه ترگمان]شرکت پتروشیمی دالیان با استفاده از روش استاندارد، منطقه آلوده را در پالایشگاه خود مورد بررسی قرار داده و ارزیابی نموده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Falkirk and Milford Haven branches also made steady progress, increasing their market share in the onshore petrochemical industry.
[ترجمه گوگل]شعب Falkirk و Milford Haven نیز پیشرفت ثابتی داشتند و سهم بازار خود را در صنعت پتروشیمی خشکی افزایش دادند
[ترجمه ترگمان]شاخه های Falkirk و Milford دارای پیشرفت مداوم هستند و سهم بازارش در صنعت پتروشیمی ساحلی را افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At least 50 foreign firms have expressed interest, including most of the major chemical and petrochemical companies in the United States.
[ترجمه گوگل]حداقل 50 شرکت خارجی از جمله اکثر شرکت های بزرگ شیمیایی و پتروشیمی در ایالات متحده ابراز علاقه کرده اند
[ترجمه ترگمان]حداقل ۵۰ شرکت خارجی علاقه خود را از جمله اغلب شرکت های بزرگ شیمیایی و پتروشیمی در ایالات متحده ابراز کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Much oil and petrol is unloaded at docks along the canal, particularly for a petrochemical works at Carrington.
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی نفت و بنزین در اسکله های امتداد کانال تخلیه می شود، به ویژه برای یک کارخانه پتروشیمی در کارینگتون
[ترجمه ترگمان]بیشتر نفت و بنزین در اسکله در امتداد کانال، به ویژه برای یک صنعت پتروشیمی در Carrington تخلیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Avoid foam filled sofas - they are a serious fire hazard and give off fatal fumes and petrochemical vapours when burning.
[ترجمه گوگل]از مبل های پر از فوم خودداری کنید - آنها یک خطر جدی آتش سوزی هستند و در هنگام سوختن دود کشنده و بخارات پتروشیمی از خود خارج می کنند
[ترجمه ترگمان]از کاناپه های پر از فوم پرهیز کنید - آن ها یک خطر آتش سوزی جدی هستند و دود کشنده و بخارهای خطرناک را هنگام سوختن رها می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The company blamed intense price-cutting in depressed markets which further eroded petrochemical margins.
[ترجمه گوگل]این شرکت کاهش شدید قیمت ها را در بازارهای رکود مقصر دانست که باعث کاهش بیشتر حاشیه سود پتروشیمی شد
[ترجمه ترگمان]این شرکت کاهش شدید قیمت در بازارهای افسرده را مورد سرزنش قرار داد که بیشتر حاشیه های پتروشیمی را کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shell have a large oil refinery at Stanlow near Ellesmere Port and with it a petrochemical works producing plastics.
[ترجمه گوگل]شل یک پالایشگاه نفت بزرگ در استانلو نزدیک بندر السمیر دارد و با آن یک پتروشیمی تولید پلاستیک می کند
[ترجمه ترگمان]شل یک پالایشگاه نفت بزرگ در Stanlow در نزدیکی السمر دارد و با آن یک صنعت پتروشیمی را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A further important consequence was the more rapid implementation of planned petrochemical projects in response to sharp rises in oil production and oil prices.
[ترجمه گوگل]یک پیامد مهم دیگر، اجرای سریعتر پروژه های پتروشیمی برنامه ریزی شده در واکنش به افزایش شدید تولید نفت و قیمت نفت بود
[ترجمه ترگمان]یک نتیجه مهم دیگر، اجرای سریع پروژه های برنامه ریزی شده پتروشیمی در واکنش به افزایش شدید قیمت نفت و قیمت نفت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پتروشیمی (صفت)
petrochemical

شیمی نفت (صفت)
petrochemical

انگلیسی به انگلیسی

• of chemicals derived from petroleum
chemical derived from petroleum
a petrochemical is a chemical that is obtained from petroleum or natural gas.

پیشنهاد کاربران

میشه•••••> پتروشیمی
علم پتروشیمی. شیمی نفت و از این چیزا
به افتخار خودتون دستو جیغ و هورا. . . . . . . . .
My uncle work in petrochemical company
پتروشیمی
محصولات پتروشیمی مانند رنگ ، کود شیمیایی ، پلاستیک و . . .
مشتق نفت و گاز
پترو شیمی

صنعت نفت
صنعت شیمی
صنعت نفتی

بپرس