payee

/peɪˈiː//peɪˈiː/

معنی: گیرنده، دریافت کننده وجه
معانی دیگر: دریافت کننده (ی پول)، (وجه) گیرنده

جمله های نمونه

1. The payee of the cheque must endorse the cheque.
[ترجمه گوگل]گیرنده چک باید چک را ظهرنویسی کند
[ترجمه ترگمان]The چک باید چک را تایید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The hotel must be named as the payee.
[ترجمه گوگل]هتل باید به عنوان گیرنده پرداخت نامیده شود
[ترجمه ترگمان]نام این هتل باید به عنوان \"payee\" نام گذاری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Just complete a single form with your payee details at any Birmingham Midshires branch.
[ترجمه گوگل]فقط یک فرم واحد را با جزئیات دریافت کننده پرداخت در هر شعبه بیرمنگام میدشایر تکمیل کنید
[ترجمه ترگمان]فقط یک فرم واحد را با جزئیات payee در هر شاخه Birmingham Birmingham تکمیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The payee must complete and sign letter of indemnity at the back of this application form.
[ترجمه گوگل]گیرنده پرداخت باید نامه غرامت را در پشت این فرم درخواست تکمیل و امضا کند
[ترجمه ترگمان]The باید در پشت این فرم درخواست نامه را تکمیل کرده و امضا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The provisions of this Act relating to the payee, mutatis mutandis, also applies to the special endorsement of the endorsee.
[ترجمه گوگل]مقررات این قانون در مورد ظهرنویس، متقابلاً، در مورد ظهرنویسی خاص ظهرنویس نیز جاری است
[ترجمه ترگمان]مقررات این قانون مربوط به the، mutatis mutandis، نیز برای تایید ویژه of اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Call each prospective payee for details.
[ترجمه گوگل]برای جزئیات بیشتر با هر دریافت کننده احتمالی تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]هر احتمالی را برای جزئیات با هم تماس بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If the funds is not received in time, payee should make an inquiry.
[ترجمه گوگل]اگر وجوه به موقع دریافت نشد، گیرنده پرداخت باید استعلام کند
[ترجمه ترگمان]اگر این پول به موقع دریافت نشود، payee باید یک تحقیق انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Payee has not received the payment. Please investigate and effect payment soon under advice to us.
[ترجمه گوگل]گیرنده پرداخت مبلغی را دریافت نکرده است لطفا بررسی کنید و پرداخت را به زودی با مشاوره به ما انجام دهید
[ترجمه ترگمان]payee این پول را دریافت نکرده است لطفا به زودی با توصیه به ما درباره پرداخت و تاثیر آن تحقیق کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If payee wants to transfer the cheque to a third person he must endorse the cheque.
[ترجمه گوگل]اگر دارنده وجه بخواهد چک را به شخص ثالث منتقل کند باید چک را ظهرنویسی کند
[ترجمه ترگمان]اگر payee می خواهد چک را به شخص سومی منتقل کند، باید چک را تایید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The payee has the option of requesting that the check be cleared in real time.
[ترجمه گوگل]گیرنده این امکان را دارد که درخواست کند چک را به صورت بلادرنگ تسویه کند
[ترجمه ترگمان]The گزینه درخواست برای پاک سازی را در زمان واقعی را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If the applicant or the payee is unit client, only transfer bank cheque can be applied for and issued.
[ترجمه گوگل]اگر متقاضی یا گیرنده وجه مشتری واحد باشد، فقط چک بانکی حواله قابل درخواست و صدور است
[ترجمه ترگمان]اگر متقاضی و یا the واحد مشتری باشند، تنها چک بانکی می تواند برای آن درخواست و صادر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Payee The person named to receive the check.
[ترجمه گوگل]گیرنده وجه شخصی که برای دریافت چک نامگذاری شده است
[ترجمه ترگمان]فردی به نام to چک را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Excuse me, but how do you spell the name of the payee?
[ترجمه گوگل]ببخشید اسم دریافت کننده را چطور می نویسید؟
[ترجمه ترگمان]ببخشید، اما شما چطور اسم of رو تلفظ می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Under that system, the Eurocheque is free of charge to its payee, the costs being borne by the drawer.
[ترجمه گوگل]تحت آن سیستم، یوروچک برای گیرنده آن رایگان است و هزینه ها بر عهده کشو است
[ترجمه ترگمان]تحت این سیستم، Eurocheque رایگان است و هزینه آن توسط کشو تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گیرنده (اسم)
receiver, receptor, holder, catcher, recipient, grantee, getter, payee

دریافت کننده وجه (اسم)
payee

تخصصی

[حسابداری] گیرنده وجه
[حقوق] گیرنده یا دریافت کننده وجه

انگلیسی به انگلیسی

• recipient of payment, person who receives a payment
the payee of a cheque or banker's order is the person who is to be given the money; a technical term.

پیشنهاد کاربران

حقوق:
payee:محال له، محتال، دارنده برات
محال له یا همان محتال کسی است که مبلغ برات در وجه او پرداخت میشود.
پرداخت کننده
پسوند ee - برای کسی که چیزیو دریافت میکنه یا عملی روی اون انجام میشه
پسوند متضاد اونم که میشه er -
Payer و payee

بپرس