[ترجمه تلگرام یا واتس آرش ناظری لاتین] جمله های نمونه از یک یا ده متوجه نمیشم برخی رو
|
[ترجمه گوگل]این خودرو فقط یک مالک قبلی داشته است [ترجمه ترگمان]ماشین فقط صاحب یک مالک قبلی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The owner of that shop is Mr Brown — the former owner was Mr Johnson.
[ترجمه Ava golzari😊💗] صاحب آن مغازه آقای قهوه ای است😂 - مالک سابق آقای جانسون بود.
|
[ترجمه oooo] مالک و صاحب آن فروشگاه آقای براون است و مالک قبلی ( سابق ) اقای جانسون بود.
|
[ترجمه nazanin] مالک آن فروشگاه آقای براون است و مالک سابق آن آقای جانسون بود.
|
[ترجمه گوگل]صاحب آن مغازه آقای براون است - مالک سابق آقای جانسون بود [ترجمه ترگمان]صاحب آن مغازه آقای براون است - مالک سابق آقای جانسون بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Car for sale: one careful owner, low mileage.
[ترجمه آرش ناظری] اتومبیل کم مصرف برای نوعش ذکر نام مدل و نوعش لازم نیست ؟
|
[ترجمه گوگل]ماشین برای فروش: یک مالک محتاط، مسافت پیموده شده کم [ترجمه ترگمان]خودرو برای فروش: یک مالک دقیق، مایل به پایین [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The dog kited down the street towards its owner.
[ترجمه گوگل]سگ در خیابان به سمت صاحبش گره زد [ترجمه ترگمان]سگ از خیابان گذشت و به طرف صاحبش رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]من بخشی از مالک رستوران هستم [ترجمه ترگمان]من قسمتی از صاحب رستوران هستم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The stolen car was returned to its rightful owner .
[ترجمه ارش ناظری] دزدی وسیله استرداد صاحبش منظور موبایل پدر
|
[ترجمه گوگل]خودروی مسروقه به صاحب واقعی اش تحویل داده شد [ترجمه ترگمان]ماشین دزدی به صاحب اصلیش برگشته [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The owner of the store was sweeping his floor when I walked in.
[ترجمه Fateme taji] صاحب مغازه کف فروشگاه را تمیز کرد وقتی من در آن راه رفتم
|
[ترجمه K.D] صاحب مغازه کف مغازه را تمیز کرد وقتی که من در ان راه رفتم .
|
[ترجمه گوگل]صاحب مغازه داشت کف اتاقش را جارو می کرد که وارد شدم [ترجمه ترگمان]وقتی وارد اتاق شدم صاحب فروشگاه طبقه پایین را جارو می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
خواجه (اسم)
neuter, host, boss, eunuch, wether, dignitary, vizier, merchant, owner, man of distinction, wazir, wealthy man
• proprietor, one who owns the owner of something is the person to whom it belongs.
پیشنهاد کاربران
صاحب کار ، مالک
صاحب، مالک مثال: He is the owner of a successful business. او صاحب یک کسب و کار موفق است.
صاحب. مالک . دارا. possessor, holder, landlord or landlady, proprietor
مالک دارنده The owner of the stor greeted me with a warm smile صاحب مغازه با لبخندی گرم به من خوش آمد گفت
مالک ، صاحب ، یا دارنده ی یک چیزی یا خواجه
مالک صاحب دارنده ای مانلی! این کلمه اسم است، نه صفت
صاحب تصرف. [ ح ِ ت َ ص َرْ رُ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) مالک و متصرف. || مرشدی که بتواند حالتی را از مرید بگیرد یا به او بدهد : و حالی که به متابعت و سلوک میبود، هر صاحب تصرفی آن را نمیتواند تصرف نمود. . . ( انیس الطالبین ص 219 ) .
owner ( حقوق ) واژه مصوب: عهده دار تعریف: کسی که مسئولیت اصلی و مشخصی را در یک فرایند یا طرح یا پروژه بر عهده دارد
🤗 A person who owns something is the owner of 🤗it صاحب و مالک ، دارنده
owner /ˈəʊnə / ▸ noun a person who owns something: the proud owner of a huge Dalmatian restaurant owners. –�DERIVATIVES ownerless /ˈəʊnələs /
example:my grand pa is a owner of a diner . . . and we can say his diner
صاحب، مالک البته این کلمه در Reach 1 هم آمده است. 😊🌹
پسوند: - دار factory owner : کارخانه دار
یعنی داشتن. ماکیت
دارنده . صاحب
A person who owns
کارفرما
the person that something belongs to
صاحب مالک
a person who owns of something is the owner of it
این کلمه را برای مالک یک مکان یا یک وسیله استفاده میکنند یک مثال انگلیسی با این کلمه:the owner of the restaurant is over there معنی این جمله: مالک این رستوران ان جا است این کلمه صفت میباشد
صاحبخانه
دارنده
مالک، صاحب
مالک . دارنده . صاحب . صاحب چیزی . خواجه . صاحب ملک .