owlish

/ˈaʊlɪʃ//ˈaʊlɪʃ/

معنی: جغدی، جغد مانند
معانی دیگر: بوف سان

جمله های نمونه

1. He was an owlish figure, sitting in the corner of the library.
[ترجمه گوگل]او یک جغد بود که در گوشه کتابخانه نشسته بود
[ترجمه ترگمان]جغدی بود که در گوشه کتابخانه نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her new glasses make her look rather owlish.
[ترجمه گوگل]عینک جدید او را نسبتاً جغدی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]عینکش تا حدی پر از جغدی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With his owlish face, it is easy to understand why he was called "The Professor".
[ترجمه گوگل]با چهره جغدی اش به راحتی می توان فهمید که چرا او را «پروفسور» خطاب کردند
[ترجمه ترگمان]با چهره owlish، درک این که چرا او را \"پروفسور\" می نامند، آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was an owlish man, with little round glasses.
[ترجمه گوگل]او مردی جغد بود، با عینک گرد کوچک
[ترجمه ترگمان]جغدی بود با عینک گرد کوچک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He opened an owlish eye and barked unconvincingly at us before yawning and going back to sleep.
[ترجمه گوگل]او یک چشم جغدی را باز کرد و قبل از اینکه خمیازه بکشد و دوباره بخوابد، برای ما پارس کرد
[ترجمه ترگمان]یک چشم جغدی باز کرد و قبل از اینکه به خواب برود به ما نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He looks grey, owlish, bespectacled, and glum.
[ترجمه گوگل]او خاکستری، جغد، عینکی و عبوس به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]او به نظر خاکستری، جغد، عینکی و عبوس به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's short and slight, with owlish glasses, and he seems as comfortable talking to women as to men.
[ترجمه گوگل]او کوتاه قد و لاغر است، با عینک جغدی، و به نظر می رسد در صحبت با زنان به همان اندازه با مردان راحت باشد
[ترجمه ترگمان]او کوتاه و مختصر است، با عینک owlish، و به نظر می رسد که با زن ها مثل مردها حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Instead the duty fell to Gao, an owlish bureaucrat with a wry sense of humor.
[ترجمه گوگل]در عوض، وظیفه به عهده گائو، یک دیوان سالار جغد با شوخ طبعی بود
[ترجمه ترگمان]در عوض این وظیفه به Gao، یک کارمند اداره دولتی با شوخ طبعی زیرکانه، افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thomas is five or six years younger than his brother, knocking seventy; he's tall, lean and a bit owlish.
[ترجمه گوگل]توماس پنج یا شش سال از برادرش کوچکتر است و هفتاد سال دارد او قد بلند، لاغر و کمی جغد است
[ترجمه ترگمان]توماس پنج یا شش سال از برادرش کوچک تر است، و هفتاد و پنج سال از برادرش کوچک تر است، قد بلند، لاغر و جغدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "Everyone gets a piece of the action, " says DiBello, who has deep-set owlish eyes and a Philadelphia-accented baritone.
[ترجمه گوگل]دیبلو، که چشمان جغدی عمیقی دارد و باریتونی با لهجه فیلادلفیا دارد، می‌گوید: «همه بخشی از اکشن را دریافت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]DiBello که چشمان گود owlish و صدای baritone Philadelphia را دارد می گوید: \" هر کسی تکه ای از این عمل را دریافت می کند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tall and severely thin, with bent shoulders, receding gray hair, and owlish glasses, he looked like a seminarian, which he had studied to be before turning to politics.
[ترجمه گوگل]قد بلند و به شدت لاغر، با شانه های خمیده، موهای خاکستری عقب رفته و عینک جغدی، شبیه یک حوزوی بود که قبل از روی آوردن به سیاست، درس خوانده بود
[ترجمه ترگمان]بلند قد بلند و لاغر، با شانه های خمیده، موهای خاکستری و عینکش که شبیه به seminarian بود که قبل از تبدیل به سیاست به آن مطالعه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But it's not: it's oval, with a vulnerable wide forehead and owlish eyes.
[ترجمه گوگل]اما اینطور نیست: بیضی شکل است، با پیشانی پهن آسیب پذیر و چشم های جغدی
[ترجمه ترگمان]اما این نه: بیضی شکل با پیشانی فراخ و owlish
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Scan a photo of the inauguration and you can just make him out, standing a few rows back from the new president. He looks grey, owlish, bespectacled and glum.
[ترجمه گوگل]عکسی از مراسم تحلیف را اسکن کنید و فقط می توانید او را مشخص کنید، چند ردیف عقب تر از رئیس جمهور جدید او خاکستری، جغد، عینکی و عبوس به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]یک عکس از مراسم تحلیف را پویش کنید و شما می توانید او را بیرون بکشید و چند ردیف پشت سر رئیس جمهور جدید قرار بگیرید او خاکستری، چاق، عینکی و عبوس به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جغدی (صفت)
owlish

جغد مانند (صفت)
owlish

انگلیسی به انگلیسی

• having a face which resembles an owl; having a serious expression; serious
someone who is owlish looks rather like an owl and seems to be very serious and clever.

پیشنهاد کاربران

بپرس