1. In a tree an owlet whistles; it is an irritating, nosy-parker noise.
[ترجمه گوگل]در درخت، جغد سوت می زند این یک صدای آزاردهنده و گیج کننده است
[ترجمه ترگمان]در یک درخت، یک سوت owlet، این یک صدای آزار دهنده و nosy است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I tried rearing owlets in my bedroom under heat lamps several times, usually without much success.
[ترجمه گوگل]من چندین بار سعی کردم جغدها را در اتاق خوابم زیر لامپ های گرما پرورش دهم، معمولاً بدون موفقیت
[ترجمه ترگمان]چند بار سعی کردم خودم را در اتاق خواب خودم جمع و جور کنم، معمولا زیاد موفق نبودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. An owlet is a bird of prey that flies at night.
[ترجمه گوگل]جغد پرنده ای شکاری است که شب ها پرواز می کند
[ترجمه ترگمان]owlet پرنده شکاری است که شب ها پرواز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Owly is an owlet.
5. When we got there we found dead or starving owlets all over the place.
[ترجمه گوگل]وقتی به آنجا رسیدیم جغدهای مرده یا گرسنه را در همه جا پیدا کردیم
[ترجمه ترگمان]وقتی رسیدیم اونجا، مرده پیدا کردیم یا همه جا رو از گرسنگی تلف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Roaches ( 4 % ), bugs ( 3 % ), grasshoppers ( 7 % ), and ants ( 2 % ) were the other insect prey consumed by the owlet.
[ترجمه گوگل]سوسک (4٪)، حشرات (3٪)، ملخ (7٪)، و مورچه ها (2٪) دیگر طعمه های حشرات مصرف شده توسط جغد بودند
[ترجمه ترگمان]roaches (۴ %)، حشرات (۳ %)، ملخ ها (۷ %)و مورچه (۲ %)طعمه حشرات دیگر هستند که توسط owlet مصرف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید