owing to

/ˈoʊɪŋtuː//ˈəʊɪŋtuː/

معنی: سبب، زیرا، بعلت
معانی دیگر: به واسطه ی، به خاطر، به دلیل

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: because of; due to; resulting from.
مشابه: due

- Owing to the day's excitement, the child fell asleep immediately.
[ترجمه reza kalhor kurdd] کودک بدلیل خستگی ناشی از شور و هیجان ( جوش و خروش ) روز , بی درنگ خوابید .
|
[ترجمه گوگل] به دلیل هیجان روز، کودک بلافاصله به خواب رفت
[ترجمه ترگمان] کودک فورا به خواب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I didn't attend the meeting owing to the headache.
[ترجمه گوگل]به دلیل سردرد در جلسه شرکت نکردم
[ترجمه ترگمان]من به خاطر سردرد به این جلسه حضور نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Owing to a lack of funds, the project will not continue next year.
[ترجمه گوگل]به دلیل کمبود بودجه، این پروژه در سال آینده ادامه نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]به خاطر فقدان بودجه، این پروژه سال آینده ادامه نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cross-country race was discontinued owing to a storm coming on suddenly when the race was in progress,and had to be rerun the next day.
[ترجمه گوگل]مسابقه کراس کانتری به دلیل طوفانی که به طور ناگهانی در جریان بود، متوقف شد و باید روز بعد دوباره اجرا می شد
[ترجمه ترگمان]روز بعد هنگامی که مسابقه در حال پیشرفت بود، نژاد صلیب کشور قطع نمی شد و روز بعد دوباره تکرار می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Owing to the rain, the match was canceled.
[ترجمه Amir] به دلیل باران ، مسابقه برگزار نشد .
|
[ترجمه گوگل]به دلیل بارندگی این مسابقه لغو شد
[ترجمه ترگمان]به علت باران، مسابقه لغو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The course will have to be repeated owing to pressure of numbers .
[ترجمه گوگل]این دوره به دلیل فشار اعداد باید تکرار شود
[ترجمه ترگمان]این درس باید به خاطر فشار اعداد تکرار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Owing to a strange mental aberration he forgot his own name.
[ترجمه گوگل]به دلیل یک انحراف ذهنی عجیب او نام خود را فراموش کرد
[ترجمه ترگمان]به واسطه یک نیروی روحی عجیب، نام خود را از یاد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Owing to lack of time, we cannot do more than what we have done.
[ترجمه گوگل]به دلیل کمبود وقت، نمی توانیم بیش از آنچه انجام داده ایم انجام دهیم
[ترجمه ترگمان]به خاطر فقدان زمان، ما نمی توانیم بیش از آنچه انجام داده ایم انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Due to/Owing to the heavy traffic, he was late.
[ترجمه گوگل]به دلیل / به دلیل ترافیک سنگین، او دیر آمد
[ترجمه ترگمان]به خاطر ترافیک سنگین، او دیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Owing to staff shortages, there was no restaurant car on the train.
[ترجمه Nasim] بخاطر کمبود پرسنل، هیچ واگن رستورانی در قطار نبود
|
[ترجمه گوگل]به دلیل کمبود کارکنان، هیچ واگن رستورانی در قطار وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]به خاطر کمبود پرسنل، هیچ اتومبیلی در قطار وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He tends to be romantic owing to lack of experience.
[ترجمه گوگل]او به دلیل کمبود تجربه تمایل به رمانتیک دارد
[ترجمه ترگمان]او تمایل دارد که به خاطر فقدان تجربه رمانتیک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The project was running late owing to unforeseen circumstances.
[ترجمه گوگل]این پروژه به دلیل شرایط غیرقابل پیش بینی با تاخیر انجام شد
[ترجمه ترگمان]این پروژه به علت شرایط پیش بینی نشده در حال اجرا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Owing to little response, his speech tailed off to a hesitant end.
[ترجمه گوگل]به دلیل پاسخ کم، سخنرانی او به پایانی مردد کشیده شد
[ترجمه ترگمان]به خاطر پاسخ کمی، سخنرانی او به پایان مردد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Owing to his illness, he could not continue with his studies.
[ترجمه گوگل]به دلیل بیماری نتوانست به تحصیل ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]به خاطر بیماری اش، او نمی توانست با مطالعات خود ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Owing to the bad weather, we didn't go to the park.
[ترجمه گوگل]به دلیل هوای بد ما به پارک نرفتیم
[ترجمه ترگمان]به علت هوای بد ما به پارک نرفته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سبب (حرف اضافه)
along of, due to, owing to

زیرا (حرف اضافه)
owing to

بعلت (حرف اضافه)
on, due to, owing to

انگلیسی به انگلیسی

• due to, because of

پیشنهاد کاربران

نکته اول؛ حرف اضافه می باشد به معنای بخاطر اینکه، چونکه
نکته دوم؛ مترادف because of و due to می باشد
به خاطر اینکه . . . .
به این دلیل که. . .
چون که . . . .
Because of
به واسطه
:SYN
Because of
Due to
Do you think people should use public transport more? Why / why not?
It is advisable for people to use public transport 🔶owing to its benefits🔶. You know, traveling by bus or underground can help reduce the number of private cars or motorbikes at rush hour, thanks to that it can not only reduce the amount of emission but also solve traffic jam
...
[مشاهده متن کامل]

به سبب، به خاطر
ناشی از
the power owing to friction
توان ناشی از اصطکاک
به علت

due to =
بدلیل ، بعلت
به دلیل اینکه . . . .
وامدار/مرهون/ مقروض/مدیون کسی یا چیزی
به خاطر
because of
Because of
Owing to the rain, the match was canceled

بخاطر ( خیلی خیلی کلمه رسمی هست formal )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس