به کسی مدیون بودن ( بخاطر لطفی که به ما کرده )
I owe to Mr. Brown, he helped me a lot when I was ill
مدیون بودن به کسی ( بخاطر لطفی که به ما کرده )
I owe something to Mr. Brown, he helped me a lot when I was ill
من مدیون آقای Brown هستم، وقتی مریض بودم خیلی بهم کمک کرد.
من مدیون آقای Brown هستم، وقتی مریض بودم خیلی بهم کمک کرد.
i owe you big time : معنی تحت الفظی اینه که خیلی برام وقت کذاشتی بهت بدهکارم
بدهکاربودن بکسی