overweigh


معنی: گرانبار کردن، سنگین تر بودن از، ظلمکردن
معانی دیگر: رجوع شود به: outweigh

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: overweighs, overweighing, overweighed
(1) تعریف: to burden or oppress.

(2) تعریف: to exceed in importance; outweigh.
مشابه: outweigh

جمله های نمونه

1. We can't fly high because we overweigh ourselves.
[ترجمه ahmad fallah] ما نمی توانیم ارتفاع بگیریم چون خودمان را سنگین کرده ایم.
|
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم بلند پرواز کنیم زیرا به خودمان اضافه وزن داریم
[ترجمه ترگمان]ما نمی تونیم بالا پرواز کنیم چون خودمونو گول زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I think his idea overweighs mine.
[ترجمه الی] من فکر میکنم ایده اون می ارزه به مال من
|
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم ایده او بر من سنگینی می‌کند
[ترجمه ترگمان] فکر کنم ایده اون مال منه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the aspect of human rights, women overweigh men in the aspects of sex harassment and violent violation including family violence.
[ترجمه گوگل]در بعد حقوق بشر، زنان در جنبه‌های آزار و اذیت جنسی و نقض خشونت‌آمیز از جمله خشونت خانوادگی بر مردان وزن بیشتری دارند
[ترجمه ترگمان]در جنبه حقوق بشر، زنان overweigh مرد را در جنبه های آزار جنسی و تخلف خشونت آمیز از جمله خشونت خانوادگی مقایسه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the long run, the disadvantages overweigh the advantages.
[ترجمه گوگل]در دراز مدت، معایب بر مزایا بیش از حد است
[ترجمه ترگمان]در دراز مدت، معایب این مزایا را تضعیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Which gets us to point two: Two: We overweigh new risks relative to comparable risks we are accustomed to.
[ترجمه گوگل]که ما را به نقطه دو سوق می دهد: دو: ما ریسک های جدید را نسبت به ریسک های قابل مقایسه ای که به آنها عادت کرده ایم، بیش از حد وزن می کنیم
[ترجمه ترگمان]که ما را به دو مورد می رساند: دو: ما ریسک های جدیدی نسبت به ریسک های قابل مقایسه که به آن عادت داریم انجام می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If positive effects overweigh the negative ones, the merger should be ratified and enforceable.
[ترجمه گوگل]اگر اثرات مثبت بیش از اثرات منفی باشد، ادغام باید تصویب و قابل اجرا باشد
[ترجمه ترگمان]در صورت مثبت بودن اثرات مثبت، ادغام باید اجرا و قابل اجرا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In conclusion, the merits of traditional schooling far overweigh those of learning from the Internet, though the latter form cannot be neglected neither.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، شایستگی های آموزش سنتی بسیار بیشتر از مزایای یادگیری از طریق اینترنت است، اگرچه شکل دوم را نیز نمی توان نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، مزایای تحصیل سنتی بسیار دور از یادگیری از اینترنت هستند، اگر چه شکل اخیر را نمی توان نادیده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Two: We overweigh new risks relative to comparable risks we are accustomed to.
[ترجمه گوگل]دو: ریسک‌های جدید را نسبت به ریسک‌های مشابهی که به آن عادت کرده‌ایم، بیش از حد وزن می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]دو: ما ریسک های جدیدی نسبت به ریسک های قابل مقایسه که ما به آن عادت داریم انجام می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Every advantages has it's disadvantages, in my opinion, the advantages of the coming of 3G era overweigh it's disadvantages if we take some necessary measures.
[ترجمه گوگل]هر مزیتی معایبی دارد، به نظر من اگر اقدامات لازم را انجام دهیم، مزایای دوران 3G بیشتر از معایب آن است
[ترجمه ترگمان]در نظر من، در صورتی که برخی از تدابیر لازم را اتخاذ کنیم، مزایا و معایب هر یک از این مزایا، معایبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is suggested that everyone want to own car, TV and fridge, do you think its disadvantages to society in this development overweigh advantages?
[ترجمه گوگل]پیشنهاد می‌شود که همه بخواهند ماشین، تلویزیون و یخچال داشته باشند، آیا فکر می‌کنید معایب آن برای جامعه در این توسعه بر مزایا بیش از حد است؟
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد می شود که همه می خواهند اتومبیل، تلویزیون و یخچال داشته باشند، آیا شما فکر می کنید که معایب آن برای جامعه در این توسعه سودمند است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When you apply to a top university in the United States, your application materials overweigh your exam scores!
[ترجمه گوگل]وقتی برای یک دانشگاه برتر در ایالات متحده درخواست می دهید، مواد درخواستی شما بر نمرات امتحانات شما سنگینی می کند!
[ترجمه ترگمان]زمانی که شما از یک دانشگاه برتر در ایالات متحده درخواست می کنید، مواد کاربردی شما نمره آزمون شما را تعیین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گرانبار کردن (فعل)
load, impose, freight, overweigh

سنگین تر بودن از (فعل)
overbalance, overweigh, outbalance, outweigh

ظلم کردن (فعل)
overweigh

انگلیسی به انگلیسی

• outweigh, exceed (in importance or influence); burden excessively; exploit

پیشنهاد کاربران

بپرس