دیکشنری
مترجم
بپرس
overweary
معنی
: بسیار خسته، زیاده خسته کردن، واماندن
معانی دیگر
: بیش از حد خسته کردن، خسته شدن
دنبال کنید
بررسی کلمه
صفت
( adjective )
• :
تعریف:
combined form of weary.
مترادف ها
بسیار خسته
(صفت)
overweary
زیاده خسته کردن
(فعل)
overweary
واماندن
(فعل)
fail, overweary
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها