1. due to the overuse of soap
به علت کاربرد بیش از حد صابون
2. hallucination caused by the overuse of narcotics
توهمات ناشی از استعمال زیاد مواد مخدر
3. I tend to overuse certain favourite expressions.
[ترجمه گوگل]من تمایل به استفاده بیش از حد از عبارات مورد علاقه دارم
[ترجمه ترگمان]من تمایل به استفاده بیش از حد از عبارات مورد علاقه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Don't overuse heated appliances on you hair.
[ترجمه گوگل]از وسایل گرمایشی روی موهایتان زیاد استفاده نکنید
[ترجمه ترگمان] بیش از حد از اینا استفاده نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Some guitar players tend to overuse the wah - wah pedal.
[ترجمه گوگل]برخی از نوازندگان گیتار تمایل به استفاده بیش از حد از پدال wah - wah دارند
[ترجمه ترگمان]برخی از بازیکنان گیتار تمایل دارند که استفاده بیش از حد را روی پدال گاز به کار ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Don't overuse a causal connective like 'because'.
[ترجمه گوگل]از یک رابط علّی مانند «چون» بیش از حد استفاده نکنید
[ترجمه ترگمان]بیش از حد از یه رابط دیگه استفاده نکن، چون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The overuse of X-rays may be causing 250 deaths each year.
[ترجمه گوگل]استفاده بیش از حد از اشعه ایکس ممکن است باعث مرگ 250 نفر در سال شود
[ترجمه ترگمان]استفاده بیش از حد از اشعه های ایکس ممکن است باعث مرگ ۲۵۰ نفر در هر سال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Students tend to overuse certain words.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان تمایل دارند از کلمات خاصی استفاده بیش از حد کنند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان تمایل به استفاده بیش از حد از کلمات دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Love is a word cheapened by overuse.
[ترجمه گوگل]عشق کلمه ای است که با استفاده بیش از حد ارزان شده است
[ترجمه ترگمان]عشق کلمه استفاده بیش از حد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Overuse has made such declarations meaningless.
[ترجمه گوگل]استفاده بیش از حد چنین اظهاراتی را بی معنی کرده است
[ترجمه ترگمان]استفاده بیش از حد این اظهارات را بی معنی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There have also been reports of psychosis following overuse.
[ترجمه گوگل]همچنین گزارش هایی از روان پریشی به دنبال مصرف بیش از حد گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]گزارشاتی از جنون ناشی از استفاده بیش از حد وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Ed tends to overuse management jargon.
[ترجمه گوگل]اد تمایل دارد از اصطلاحات تخصصی مدیریتی بیش از حد استفاده کند
[ترجمه ترگمان]اد به استفاده بیش از حد از اصطلاحات مدیریت استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They also can lead to overuse injuries of small muscles in the hand and wrist.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین می توانند منجر به آسیب دیدگی بیش از حد عضلات کوچک در دست و مچ شوند
[ترجمه ترگمان]هم چنین آن ها می توانند منجر به استفاده بیش از حد از ماهیچه های کوچک در دست و مچ شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Many kindergarten and first-grade classrooms probably overuse memorized texts.
[ترجمه گوگل]بسیاری از کلاس های مهدکودک و کلاس اول احتمالاً از متون حفظ شده بیش از حد استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکستان و کلاس اول احتمالا بیش از حد متون را به خاطر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید