overture

/ˈoʊvətjʊə//ˈəʊvətjʊə/

معنی: کشف، افشاء، پیش در امد، اغاز عمل
معانی دیگر: پیشنهاد اولیه، پیشقدم شدن، (موسیقی) پیش درآمد، اورتور، (کلیسای پرسبیتاری) پیشنهاد مجمع عمومی به مجلس مشایخی، سورا، شکاف، افشا، مطرح کردن، باپیش در امداغاز کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an opening gesture, as for initiating a relationship or other interaction.
مترادف: preamble, prelude
مشابه: advance, approach, bid, invitation, offer, preliminary, proffer, prologue, proposal, proposition, tender

- She knew of this woman's deceitful reputation and refused all overtures of friendship.
[ترجمه گوگل] او از شهرت فریبکارانه این زن آگاه بود و از هر گونه پیشروی دوستی خودداری کرد
[ترجمه ترگمان] او از این شهرت بد این زن خبر داشت و از هرگونه پیشنهاد دوستی امتناع ورزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: in music, a composition of a form and length suitable for introducing a longer work.
مترادف: prelude
مشابه: introduction

- The main melodies of the piece can be heard in the overture.
[ترجمه گوگل] ملودی های اصلی قطعه در اورتور شنیده می شود
[ترجمه ترگمان] ملودی های اصلی این قطعه را می توان در the شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: an introductory section of a creative work such as a poem.
مترادف: proem, prologue
مشابه: exordium, foreword, introduction, opening, preamble, preface, preliminary
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: overtures, overturing, overtured
• : تعریف: to offer as an overture.
مشابه: advance, offer, prelude, proffer, propose, suggest, tender

جمله های نمونه

1. The programme opened with the overture to Wagner's Flying Dutchman.
[ترجمه گوگل]این برنامه با اورتور فیلم هلندی پرنده واگنر آغاز شد
[ترجمه ترگمان]این برنامه با پیش درآمد تولید هلندی (واگنر)آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They played the overture at a fairly slow tempo.
[ترجمه گوگل]آنها اورتور را با سرعت نسبتاً آهسته اجرا کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها درآمد خود را با سرعت نسبتا آهسته اجرا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Maggie was never one to reject a friendly overture.
[ترجمه گوگل]مگی هرگز کسی نبود که یک اورتور دوستانه را رد کند
[ترجمه ترگمان]مگی هیچوقت کسی نبود که یه پیشنهاد دوستانه رد کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The opera was preceded by a short overture.
[ترجمه گوگل]پیش از این اپرا یک اورتور کوتاه انجام شد
[ترجمه ترگمان]اپرا از پیش با درآمد کوتاهی پیش آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The concert opens with Beethoven's Egmont Overture.
[ترجمه گوگل]کنسرت با اورتور اگمونت بتهوون آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]این کنسرت با Egmont s بتهوون باز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The opening item, Berlioz's King Lear overture, one of that composer's earliest works, is not often performed.
[ترجمه گوگل]آیتم آغازین، اورتور شاه لیر برلیوز، یکی از اولین آثار آن آهنگساز، اغلب اجرا نمی شود
[ترجمه ترگمان]مورد باز، Berlioz لیر شاه لیر Berlioz، یکی از قدیمی ترین آثار آهنگساز، اغلب اجرا نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So in the overture they put Reuben Reeves on stage doing some of Louis's tunes.
[ترجمه گوگل]بنابراین در اورتور، روبن ریوز را روی صحنه گذاشتند و برخی از آهنگ‌های لویی را اجرا می‌کرد
[ترجمه ترگمان]پس در the، آن ها رو بن ریوس را به روی صحنه بردند که برخی از آهنگ های لوی را اجرا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Davis's way with the overture was beautifully supple, his gradual unfolding of the emotions of the work deeply moving.
[ترجمه گوگل]روش دیویس با اورتور به زیبایی منعطف بود، آشکار شدن تدریجی احساسات کار عمیقاً متحرک بود
[ترجمه ترگمان]رفتار دیویس با the به طرز زیبایی انعطاف پذیر بود، و باز شدن تدریجی احساسات این اثر عمیقا در حال حرکت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However, the overture also appears to have been motivated by economic considerations.
[ترجمه گوگل]با این حال، به نظر می‌رسد که انگیزه‌های پیشرو نیز ملاحظات اقتصادی بوده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، این پیش درآمد به نظر می رسد که با توجه به ملاحظات اقتصادی برانگیخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Svoboda overture seemed a minor but palpable discovery.
[ترجمه گوگل]اورتور Svoboda یک کشف جزئی اما قابل لمس به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]پیش درآمد یک کشف کوچک ولی ملموس به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One performer did a silly mime during the overture.
[ترجمه گوگل]یکی از اجراکنندگان در طول اورتور یک میم احمقانه انجام داد
[ترجمه ترگمان]یکی از اجرا کنندگان یک بازی تقلیدی در طول the انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Overture of Spring Festival is a very famous instrumental music.
[ترجمه گوگل]Overture of Spring Festival یک موسیقی دستگاهی بسیار معروف است
[ترجمه ترگمان]جشنواره بهار یک موسیقی سازی بسیار معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That's the overture to Mozart's Don Giovanni.
[ترجمه گوگل]این اورتور دون جیووانی موتسارت است
[ترجمه ترگمان]این مقدمه ای است برای دون جووانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Endorse the overture by director XXX from provincial TB Institute.
[ترجمه گوگل]پیشنهادات مدیر XXX از موسسه سل استانی را تایید کنید
[ترجمه ترگمان]endorse درآمد را از سوی کارگردان XXX از موسسه سل provincial آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشف (اسم)
intuition, detection, treasure trove, demodulation, discovery, finding, overture

افشاء (اسم)
revelation, disclosure, exposure, overture, divulgence, transpiration

پیش در امد (اسم)
prelude, prologue, overture

اغاز عمل (اسم)
overture

انگلیسی به انگلیسی

• piece of music that introduces a performance and is generally a medley of the music played during the performance; prelude, opening; introductory proposal, motion towards; introduction (as in a poem or play)
an overture is a piece of music used as the introduction to an opera or play.
if you make overtures to someone, you start to behave in a friendly or romantic way towards them.

پیشنهاد کاربران

پیوندجویی، ارتباط جویی ، پاپیش گذاشتن
1 -
communication
ارتباط، تماس، معاشرت، مراوده
overtures of friendship
Neither side in the conflict seems willing to make peace overtures
informal So he's been making overtures ( = showing a sexual interest ) , has he
...
[مشاهده متن کامل]

?
2 -
approach
رویکرد، رهیافت، روش
The country’s leaders rejected all overtures for a peace settlement

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/overture
مقدمه چینی
۱. پیش نوا ( یک قطعه موسیقی که در شروع یک اپرا یا نمایش موزیکال پخش می شود )
۲. چیزی که پیشنهاد می شود با این امید که باعث شروع رابطه و توافق شود ( پیشنهاد )
۳. قسمت اول یک رویداد: آغاز چیزی ( آغاز )
...
[مشاهده متن کامل]

noun
[count]
1 : a piece of music played at the start of an opera, a musical play, etc
2 : something that is offered or suggested with the hope that it will start a relationship, lead to an agreement, etc
The government has made a significant peace overture by◀️ opening the door to negotiation.
He was making ( romantic/sexual ) overtures to her during◀️ dinner
◀️The company's board rejected overtures [=offers] for a merger
3 : the first part of an event : the beginning of something
Experts feared that the tremor was an overture [=prelude] to a◀️ major earthquake
◀️ She received overtures from film directors here and abroad : او از جانب کارگردانان داخلو خارج از کشور پیشنهاداتی دریافت کرد.
◀️ to make overtures for a peace treaty : برای پیمان صلح پیش قدم شدن
با make زیاد بکار میره بصورت make overture

overture ( موسیقی )
واژه مصوب: پیش‏نوا
تعریف: قطعه‏ای سازی که به عنوان مقدمه برای اپرا و باله و سایر آثار دراماتیک یا به عنوان یک قطعۀ مستقل اجرا شود
پیش درآمد
An approach or proposal made to someone with the aim
of opening discussions, negotiations or establishing a relationship.
Introduction
مقدمه بحث
prelude; یک ساخته موسیقایی است، که اغلب کوتاه و عموماً قبل از یک قطعه طولانی دیگر نواخته می شود.
قطعه موسیقی آغازین ( پیش درامد )
آغاز عمل

بپرس