overtreat

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
• : تعریف: combined form of treat.

پیشنهاد کاربران

To treat something or someone more than necessary or usual, especially in a medical context.
✍️ بیش از حد درمان کردن چیزی یا کسی، به ویژه در زمینه پزشکی
✍️✍️ ارائه مراقبت یا توجه بیش از حد به یک وضعیت، که اغلب منجر به پیامدهای منفی می شود
...
[مشاهده متن کامل]

✍️✍️✍️معمولاً در زمینه های پزشکی برای توصیف درمان بیش از حد که ممکن است ضروری نباشد و می تواند آسیب برساند، استفاده می شود.
👈مترادف: Overmedicate, overprescribe, overtend
👇مثال؛
Literal: Doctors should be careful not to overtreat patients with antibiotics to avoid resistance.
Medical: The tendency to overtreat low - grade prostate cancers can lead to unnecessary side effects.
General: It’s important not to overtreat your garden plants with fertilizers, as it can harm them.

چند روش درمان که باهم اجرا بشن و به جای مفید بودن، حال بیمار رو بدتر کنن

بپرس