overtook

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: past tense of

جمله های نمونه

1. The car overtook with a toot.
[ترجمه گوگل]ماشین با توت سبقت گرفت
[ترجمه ترگمان]اتومبیل از جا بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When he eventually overtook the last truck he pulled over to the inside lane.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در نهایت از آخرین کامیون سبقت گرفت، خود را به لاین داخلی رساند
[ترجمه ترگمان]وقتی سرانجام به آخرین کامیونی رسید که به کوچه فرعی پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The lorry overtook me and then cut in .
[ترجمه گوگل]کامیون از من سبقت گرفت و سپس وارد شد
[ترجمه ترگمان]کامیون به من رسید و بعد آن را قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He looked straight ahead and overtook a lumbering lorry.
[ترجمه گوگل]مستقیم به جلو نگاه کرد و از یک کامیون چوبی سبقت گرفت
[ترجمه ترگمان]او مستقیم به جلو نگاه کرد و به یک ماشین باری رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The car accelerated as it overtook me.
[ترجمه گوگل]وقتی از من سبقت گرفت ماشین شتاب گرفت
[ترجمه ترگمان]اتومبیل با سرعت بیشتری به طرف من آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I overtook Charlie on the inside.
[ترجمه گوگل]از داخل از چارلی سبقت گرفتم
[ترجمه ترگمان]از داخل به چارلی رسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The car overtook the truck.
[ترجمه گوگل]ماشین از کامیون سبقت گرفت
[ترجمه ترگمان]اتومبیل به کامیون رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Television soon overtook the cinema as the most popular form of entertainment.
[ترجمه گوگل]تلویزیون به زودی سینما را به عنوان محبوب ترین نوع سرگرمی پشت سر گذاشت
[ترجمه ترگمان]تلویزیون به زودی از سینما به عنوان محبوب ترین شکل سرگرمی پیشی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A sudden storm overtook us.
[ترجمه گوگل]طوفان ناگهانی ما را فرا گرفت
[ترجمه ترگمان]یک طوفان ناگهانی به ما رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At last he overtook me at the finishing line.
[ترجمه گوگل]بالاخره در خط پایان از من سبقت گرفت
[ترجمه ترگمان]سرانجام به خط پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A terrible sense of panic overtook him.
[ترجمه گوگل]وحشت وحشتناکی او را فرا گرفت
[ترجمه ترگمان]وحشتی هولناک بر او چیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He claims Pasolini overtook and tackled him, pushing him into the dirt.
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که پازولینی از او سبقت گرفت و او را تکل کرد و او را به داخل خاک هل داد
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کرد که Pasolini رسید و با او گلاویز شد و او را به کثافت هل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A storm overtook the little boat.
[ترجمه گوگل]طوفانی قایق کوچک را فرا گرفت
[ترجمه ترگمان]طوفان به قایق کوچک رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She caught the leader up and then overtook her.
[ترجمه گوگل]او رهبر را گرفت و سپس از او سبقت گرفت
[ترجمه ترگمان]او سرش را بلند کرد و به او رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• overtook is the past tense of overtake.

پیشنهاد کاربران

گذشته چیره شدن
گذشته مستولی شدن
فائق آمدن
در بر گرفتن و غیره
سبقت گرفتن
ردشدن - سبقت گرفتن
برای مثال:Sales overtook costs
میزان فروش از هزینه ها سبقت گرفتم

بپرس