1. oversupply has softened the price of crude oil
تولید بیش از نیاز قیمت نفت خام را پایین آورده است.
2. The coffee market is suffering from oversupply.
[ترجمه گوگل]بازار قهوه از مازاد عرضه رنج می برد
[ترجمه ترگمان]بازار قهوه از oversupply رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We have an oversupply of unsold cars in the garage showroom.
[ترجمه گوگل]ما در نمایشگاه گاراژ مازاد خودروهای فروش نرفته داریم
[ترجمه ترگمان]ما یه ماشین تعمیر ماشین تو مغازه گاراژ داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Today oversupply has helped bring down London rents to bargain basement levels.
[ترجمه گوگل]امروزه عرضه بیش از حد به کاهش اجاره بهای لندن به سطوح زیرزمینی کمک کرده است
[ترجمه ترگمان]امروز oversupply به پایین آوردن rents لندن برای رسیدن به سطوح زیرزمین کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. That kind of oversupply, he figures, could push prices back down to $ 18 a barrel or so.
[ترجمه گوگل]به نظر او، این نوع مازاد عرضه می تواند قیمت ها را به 18 دلار در هر بشکه یا بیشتر کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]او گفت که این نوع of می تواند قیمت ها را تا ۱۸ دلار بشکه یا به همین ترتیب کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Geest warned in the autumn that oversupply in the final quarter of 1995 would severely hamper its full-year bottom line.
[ترجمه گوگل]Geest در پاییز هشدار داد که عرضه بیش از حد در سه ماهه پایانی سال 1995 به شدت بازده کل سال آن را مختل خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Geest در پاییز هشدار داد که oversupply در ربع آخر سال ۱۹۹۵ به شدت به خط پایان سال خود ضربه خواهد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. High-cost oversupply has been compounded by extremely low demand.
[ترجمه گوگل]مازاد عرضه با هزینه بالا با تقاضای بسیار کم همراه شده است
[ترجمه ترگمان]oversupply با هزینه بالا با تقاضای بسیار پایین ترکیب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Natural gas is expected oversupply in medium term.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود گاز طبیعی در میان مدت بیش از حد عرضه شود
[ترجمه ترگمان]گاز طبیعی در میان مدت انتظار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. "We will probably see oversupply in the near future, " said Shigeo Sugawara from Sompo Japan Nippon Koa Asset Management.
[ترجمه گوگل]Shigeo Sugawara از Sompo Japan Nippon Koa Asset Management می گوید: «احتمالاً در آینده نزدیک شاهد عرضه مازاد خواهیم بود
[ترجمه ترگمان]Shigeo Sugawara از Sompo ژاپن Nippon Koa مدیریت دارایی گفت: \" ما احتمالا oversupply را در آینده نزدیک خواهیم دید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Overexpansion of tea fields has led to oversupply.
[ترجمه گوگل]گسترش بیش از حد مزارع چای منجر به عرضه بیش از حد شده است
[ترجمه ترگمان]احیای حوزه های چای منجر به oversupply شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The current tea market could be characterized by oversupply, rising cost and falling price.
[ترجمه گوگل]بازار چای فعلی را می توان با عرضه بیش از حد، افزایش هزینه و کاهش قیمت مشخص کرد
[ترجمه ترگمان]بازار چای فعلی را می توان با oversupply، افزایش قیمت و کاهش قیمت مشخص کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. To my knowledge, there is an oversupply of such goods.
[ترجمه گوگل]تا آنجا که من می دانم، عرضه بیش از حد این کالاها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر من، یه عالمه کالا هم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Using more natural gas, in oversupply and cheap relative to oil, is an obvious choice.
[ترجمه گوگل]استفاده از گاز طبیعی بیشتر، در عرضه مازاد و ارزان نسبت به نفت، یک انتخاب بدیهی است
[ترجمه ترگمان]استفاده از گاز طبیعی بیشتر، در oversupply و نسبت به نفت، یک انتخاب آشکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The oversupply of grain led to lower prices so that the revenue Food and Agriculture standards.
[ترجمه گوگل]عرضه بیش از حد غلات منجر به کاهش قیمت ها شد به طوری که درآمد غذا و کشاورزی استاندارد شد
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت گندم منجر به قیمت های پایین تر شد، به طوری که استانداردهای غذایی و کشاورزی در آن گنجانده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید