overstress

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: combined form of stress.

جمله های نمونه

1. Although food as a reward can play a part in the training process, this should not be over-stressed.
[ترجمه گوگل]اگرچه غذا به عنوان پاداش می تواند در روند تمرین نقش داشته باشد، اما نباید بیش از حد بر آن تاکید کرد
[ترجمه ترگمان]اگرچه غذا به عنوان پاداش می تواند نقشی در فرآیند آموزش داشته باشد، نباید بیش از حد تاکید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They are prone to nervous breakdowns if overstressed mentally.
[ترجمه گوگل]اگر از نظر ذهنی بیش از حد تحت فشار قرار گیرند، مستعد فروپاشی عصبی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در صورت ذهنی مستعد از هم گسیختگی عصبی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There have been several cases of two-seaters being overstressed by pilots pulling back hard to recover from steep dives after spin recoveries.
[ترجمه گوگل]موارد متعددی وجود داشته است که خلبانان دو نفره تحت فشار بیش از حد قرار گرفته اند تا پس از بازیابی چرخشی از شیرجه های شیب دار به عقب برگردند
[ترجمه ترگمان]چندین مورد از این موضوع وجود دارد که دو seaters به وسیله خلبان ها به سختی عقب می کشند تا پس از بازیابی چرخشی از یک شیرجه شیب دار بالا بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This ensures that the pilot does not use the immense power of hydraulically operated controls to over-stress the structure of his aeroplane.
[ترجمه گوگل]این تضمین می‌کند که خلبان از قدرت بسیار زیاد کنترل‌های هیدرولیکی برای فشار بیش از حد بر ساختار هواپیمای خود استفاده نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]این امر تضمین می کند که خلبان از نیروی عظیم کنترل هیدرولیکی تجهیزات هیدرولیکی برای بیش از حد بر روی ساختار هواپیما استفاده نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The analogy between internal friction increment and overstress due to strain-rate sensitivity is clarified.
[ترجمه گوگل]تشابه بین افزایش اصطکاک داخلی و تنش بیش از حد به دلیل حساسیت نرخ کرنش روشن شده است
[ترجمه ترگمان]مقایسه بین افزایش اصطکاک داخلی و overstress ناشی از حساسیت نرخ کرنش مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The influence of electrical overstress (EOS) on IGBT modules is studied by frequency test and blocking voltage test.
[ترجمه گوگل]تأثیر فشار بیش از حد الکتریکی (EOS) بر روی ماژول‌های IGBT با آزمایش فرکانس و تست ولتاژ مسدود کننده مورد مطالعه قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]تاثیر overstress الکتریکی (EOS)روی مدول های IGBT از طریق آزمون فرکانس و آزمون ولتاژ بسته مورد مطالعه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In exegetical practice, these scholars overstress the role of understanding the meaning by pronunciation and accordingly "Zhuangyu" methodology falls into the trap of idealist pseudoscience.
[ترجمه گوگل]در عمل تفسیری، این محققان بر نقش درک معنا از طریق تلفظ تأکید می کنند و بر این اساس روش شناسی «ژوانگیو» در دام شبه علم ایده آلیستی می افتد
[ترجمه ترگمان]در روش تفسیری، این محققان نقش درک معنی را با تلفظ و نیز روش \"Zhuangyu\" در دام of idealist قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We cannot overstress the need to get some experienced practitioners on your team, especially if you have an aggressive project on a tight deadline.
[ترجمه گوگل]ما نمی‌توانیم بر نیاز به جذب تمرین‌کنندگان باتجربه در تیم خود تأکید کنیم، به‌خصوص اگر پروژه‌ای تهاجمی در یک مهلت محدود دارید
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم نیاز به دست آوردن افراد حرفه ای باتجربه را در تیم خود داشته باشیم، به خصوص اگر یک پروژه تهاجمی در یک مهلت فشرده داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The analogy between internal friction increment and overstress due to strain - rate sensitivity is cla.
[ترجمه گوگل]تشابه بین افزایش اصطکاک داخلی و تنش بیش از حد ناشی از حساسیت نرخ کرنش cla است
[ترجمه ترگمان]قیاس بین افزایش اصطکاک داخلی و overstress ناشی از حساسیت نرخ کرنش cla است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thinner dielectrics, however, are more susceptible to ESD overstress.
[ترجمه گوگل]با این حال، دی الکتریک های نازک تر، مستعد استرس بیش از حد ESD هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال، dielectrics Thinner، نسبت به overstress های ESD آسیب پذیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The importance of sound recruitment and selection can not therefore be overstressed.
[ترجمه گوگل]بنابراین نمی توان بر اهمیت استخدام و انتخاب صحیح تاکید کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین اهمیت کارمند یابی و انتخاب صدا نمی تواند overstressed باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The value of good legal assistance can not be overstressed.
[ترجمه گوگل]ارزش کمک حقوقی خوب را نمی توان بیش از حد مورد تاکید قرار داد
[ترجمه ترگمان]ارزش کمک حقوقی خوب را نمی توان نادیده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Vibration can cause damage to products by abrasion, fatique and overstress and may contribute to early product failure during use.
[ترجمه گوگل]لرزش می تواند باعث آسیب به محصولات در اثر ساییدگی، خستگی و استرس بیش از حد شود و ممکن است به خرابی زودهنگام محصول در حین استفاده کمک کند
[ترجمه ترگمان]لرزش می تواند موجب آسیب به محصولات با خراش، fatique و overstress شود و ممکن است در هنگام استفاده از محصول اولیه به شکست محصول کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Being obese actually lowers your risk, though it can overstress your joints.
[ترجمه گوگل]چاقی در واقع خطر ابتلا را کاهش می دهد، اگرچه می تواند مفاصل شما را تحت فشار قرار دهد
[ترجمه ترگمان]چاق بودن واقعا باعث کاهش خطر شما می شود، اگر چه می تواند مفاصل شما را آلوده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It also casts doubt upon some specious concepts and points out that it"s not realistic to overstress communicative competence while underestimating linguistic competence. "
[ترجمه گوگل]همچنین برخی مفاهیم غیرواقعی را مورد تردید قرار می‌دهد و اشاره می‌کند که «تأکید بیش از حد بر صلاحیت ارتباطی در حالی که شایستگی زبانی را دست کم می‌گیرد، واقع بینانه نیست»
[ترجمه ترگمان]همچنین در مورد برخی مفاهیم به ظاهر فریبنده شک و تردید ایجاد می کند و اشاره می کند که در حالی که ناچیز بودن صلاحیت زبانی، قابلیت برقراری ارتباطی را ندارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] اضافه تنش
[پلیمر] تنش بیش از حد

انگلیسی به انگلیسی

• overemphasize, put excessive emphasis on, stress too much
excessive stress, extreme activity that results in overstrain

پیشنهاد کاربران

بپرس