overstatement

/ˈoʊvəsteɪtmənt//ˈəʊvəsteɪtmənt/

معنی: اغراق، غلو، گزافه گویی
معانی دیگر: گزافه گویی، غلو، اغراق

جمله های نمونه

1. It is not an overstatement to say a crisis is imminent.
[ترجمه گوگل]اینکه بگوییم یک بحران قریب الوقوع است، اغراق آمیز نیست
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که بحران حتمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's an overstatement to say that the man's a fool.
[ترجمه گوگل]اغراق آمیز است که بگوییم این مرد احمق است
[ترجمه ترگمان]اغراق است که بگویم این مرد احمق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It would be an overstatement to say that Lewis deserved to win the race.
[ترجمه گوگل]اغراق آمیز است اگر بگوییم لوئیس شایسته پیروزی در مسابقه بود
[ترجمه ترگمان]این یک overstatement برای گفتن این بود که لوئیس لایق برنده شدن در مسابقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That was a huge overstatement, but it at least demonstrates how widespread the discourse of political radicalism had become.
[ترجمه گوگل]این یک اغراق بزرگ بود، اما حداقل نشان می دهد که گفتمان رادیکالیسم سیاسی چقدر گسترده شده است
[ترجمه ترگمان]این یک اشتباه بزرگ بود، اما حداقل نشان می دهد که چگونه گفتمان افراط گرایی سیاسی گسترده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Do you think the overstatement of freedom will cause high crime rate?
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید زیاده گویی از آزادی باعث افزایش جرم و جنایت می شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا فکر می کنید که آزادی آزادی باعث بالا رفتن میزان جرائم خواهد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. True emotion ought not to require overstatement.
[ترجمه گوگل]احساسات واقعی نباید نیاز به اغراق داشته باشد
[ترجمه ترگمان]احساسات حقیقی نباید اغراق باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The " friends " was, of course, an overstatement.
[ترجمه گوگل]"دوستان" البته اغراق آمیز بود
[ترجمه ترگمان]البته دوستان \"دوستان\" بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Valuation deals with potential overstatement and completeness with unrecorded transactions and files.
[ترجمه گوگل]ارزش گذاری با اغراق بالقوه و کامل بودن تراکنش ها و پرونده های ثبت نشده سروکار دارد
[ترجمه ترگمان]Valuation با معاملات احتمالی و کامل بودن با معاملات و فایل های ضبط نشده سر و کار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Overstatement will be your downfall.
[ترجمه گوگل]اغراق گفتن باعث سقوط شما خواهد شد
[ترجمه ترگمان] overstatement \"باعث سقوط تو میشه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This may have been an improvement, but "breakthrough" was an overstatement.
[ترجمه گوگل]این ممکن است یک پیشرفت بوده باشد، اما "دستیابی به موفقیت" یک اغراق بود
[ترجمه ترگمان]این ممکن است بهبود باشد، اما \"پیشرفت\" یک overstatement بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The notion that the Social Security system is facing a severe crisis is a vast and cynical overstatement.
[ترجمه گوگل]این تصور که سیستم تامین اجتماعی با یک بحران شدید مواجه است، یک اغراق بزرگ و بدبینانه است
[ترجمه ترگمان]این تصور که سیستم امنیت اجتماعی با یک بحران شدید مواجه است، یک overstatement بزرگ و بدبینانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Both arguments have a measure of truth behind the obvious overstatement.
[ترجمه گوگل]هر دو استدلال در پس اغراق آشکار، میزانی از حقیقت دارند
[ترجمه ترگمان]هر دو آرگومان یک معیار از حقیقت در پشت the مشهود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Deep Venous Thrombosis and Pulmonary Embolism in Trauma Patients: An Overstatement of the Problem?
[ترجمه گوگل]ترومبوز وریدی عمقی و آمبولی ریه در بیماران ترومایی: اغراق‌آمیز مشکل؟
[ترجمه ترگمان]Venous thrombosis عمیق و embolism ریوی در اختلالات روانی: An از مشکل؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What's on your mind? - If you'll forgive the overstatement?
[ترجمه گوگل]چه چیزی در ذهن شماست؟ - اگر اغراق را ببخشید؟
[ترجمه ترگمان]چه خبر شده؟ اگه اغراق می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اغراق (اسم)
exaggeration, hyperbole, extravaganza, overstatement

غلو (اسم)
exaggeration, hyperbole, overstatement

گزافه گویی (اسم)
exaggeration, tympany, overstatement

تخصصی

[حسابداری] بیش از میزان واقع نشان دادن

انگلیسی به انگلیسی

• exaggeration; overly strong statement
an overstatement is a way of describing something that makes it seem more important or serious than it really is.

پیشنهاد کاربران

hyperble=overstatement
اغراق آمیز
Exaggeration
Make something seem more than what it is

بپرس