1. The force of this affirmation, however, is largely dependent upon the continuous union of man and nature in the Over-Soul.
[ترجمه گوگل]با این حال، نیروی این تأیید تا حد زیادی به اتحاد پیوسته انسان و طبیعت در فراروان بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، نیروی این تایید تا حد زیادی وابسته به پیوند پیوسته انسان و طبیعت در روح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Emerson denies God, affirms the pinity of man and stresses that humans intuition is an integral part of the "oversoul" permeating the universe.
[ترجمه گوگل]امرسون خدا را انکار میکند، شرافت انسان را تأیید میکند و تأکید میکند که شهود انسان بخشی جداییناپذیر از «ابر روح» است که در جهان نفوذ میکند
[ترجمه ترگمان]امرسون خداوند را انکار می کند، the انسان را تایید می کند و تاکید می کند که شهود انسان بخشی جدایی ناپذیر از \"oversoul\" در جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Your oversoul awaits the moment it can fully reunite with you in the higher vibrations.
[ترجمه گوگل]روح بیش از حد شما منتظر لحظه ای است که بتواند در ارتعاشات بالاتر به طور کامل با شما متحد شود
[ترجمه ترگمان]oversoul شما در انتظار لحظه ای است که بتواند به طور کامل با شما در ارتعاشات بالاتر متحد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The angels associated with one's oversoul then recast the grid work of the etheric body with the new genetic information.
[ترجمه گوگل]سپس فرشتگانی که با روح ماوراء النفس مرتبط هستند، کار شبکهای بدن اثیری را با اطلاعات ژنتیکی جدید دوباره میسازند
[ترجمه ترگمان]سپس فرشته ها که با یک s مرتبط هستند، کار شبکه بدنه etheric را با اطلاعات ژنتیکی جدید روشن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Soul and oversoul manage the changing DNA and recasting of one's field.
[ترجمه گوگل]Soul و oversoul تغییر DNA و بازسازی میدان خود را مدیریت می کنند
[ترجمه ترگمان]روح و oversoul تغییر DNA و recasting یک میدان را مدیریت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Now let us ask our soul, oversoul and source to extend more fully into our soul cavity.
[ترجمه گوگل]حال اجازه دهید از روح، روح و منبع خود بخواهیم که به طور کامل در حفره روح ما گسترش یابد
[ترجمه ترگمان]حال اجازه دهید از روح و منبع و منبع مان بخواهیم که به طور کامل در حفره روح خود گسترش یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Emerson denies God, affirms the divinity of man and stresses that humans intuition is an integral part of the "oversoul" permeating the universe.
[ترجمه گوگل]امرسون خدا را انکار میکند، الوهیت انسان را تأیید میکند و تأکید میکند که شهود انسان بخشی جداییناپذیر از «ابر روح» است که در جهان نفوذ میکند
[ترجمه ترگمان]امرسون خداوند را انکار می کند، الوهیت انسان را تایید می کند و تاکید می کند که شهود انسان بخشی جدایی ناپذیر از \"oversoul\" در جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Let us call now upon our soul, oversoul and source.
[ترجمه گوگل]بیایید اکنون به روح، روح و منبع خود بپردازیم
[ترجمه ترگمان]اکنون به روح ما، oversoul و منبع خبر بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We have agreed as a result as a kingdom to help ascending humans reconnect with your oversoul if requested.
[ترجمه گوگل]در نتیجه به عنوان یک پادشاهی موافقت کردهایم که در صورت درخواست، به انسانهای در حال صعود کمک کنیم تا با روح شما ارتباط برقرار کنند
[ترجمه ترگمان]ما در نتیجه یک کشور به عنوان یک کشور برای کمک به برقراری مجدد ارتباط انسان ها با oversoul در صورت درخواست موافقت کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We are calling you to return to where your oversoul resides, from whence you agreed to come into this body.
[ترجمه گوگل]ما از شما میخواهیم که به جایی که روح شما در آن زندگی میکند، بازگردید، از آنجا که موافقت کردید وارد این بدن شوید
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم شما را به جایی که oversoul در آن است برگردیم، از آنجا که شما قبول کردید وارد این بدن بشوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This too is done in the night and while asleep and as long as one remains connected to one's oversoul .
[ترجمه گوگل]این کار نیز در شب و در خواب انجام می شود و تا زمانی که انسان به روح خود متصل است
[ترجمه ترگمان]این کار در طول شب انجام می شود و زمانی که به خواب می رود و تا زمانی که یکی از آن ها به oversoul متصل است، به خواب می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Now let us sit quietly andattune to our soul, oversoul and source, alongwiththe Earth Mother and nature kingdoms.
[ترجمه گوگل]حالا بیایید آرام بنشینیم و با روح، روح و منبع خود، در کنار پادشاهی های مادر زمین و طبیعت هماهنگ شویم
[ترجمه ترگمان]حالا اجازه بدهید آرام بنشینیم و به روح، oversoul و منبع، alongwiththe زمین مادر و مادر طبیعت بنشینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is the intuitive body that allows us to hear the messages from our I AM, Oversoul, Source and God Goddess All That Is.
[ترجمه گوگل]این بدن شهودی است که به ما اجازه میدهد پیامهای من هستم، فراروح، منبع و الهه خدای خود را که هست بشنویم
[ترجمه ترگمان]این جسم شهودی است که به ما اجازه می دهد تا پیام AM، Oversoul، منبع و خدای خالق همه آن را بشنویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. An I AM cannot return to its source or oversoul until it is whole and complete.
[ترجمه گوگل]یک من هستم تا زمانی که کامل و کامل نباشد نمی تواند به منبع یا روح خود بازگردد
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم تا زمانی که کامل و کامل شود به منبع یا سایت خود باز گردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید