overshot

/ˌoʊvəˈʃɑːt//ˌəʊvəˈʃɒt/

وابسته به بیرون زدگی بخش بالایی در مقایسه با بخش زیرین، فراز جسته، جلو آمده، فراز رانده، گردنده به نیروی آبی که از بالامیریزد، آبگرد، پیش آمده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having the upper part extending over and beyond the lower, as a jaw.

(2) تعریف: moved by a flow of water pouring down from above, as a water wheel.
( verb )
• : تعریف: past tense and past participle of overshoot.

جمله های نمونه

1. an overshot jaw
فک جلو آمده

2. an overshot waterwheel
چرخ آبی فراز رانده (که آب از بالا بر آن می ریزد و آنرا به حرکت در می آورد)

3. The plane apparently overshot the runway after landing.
[ترجمه گوگل]ظاهراً هواپیما پس از فرود از باند فرودگاه عبور کرده است
[ترجمه ترگمان]هواپیما ظاهرا بعد از فرود از باند خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The plane overshot the runway and plunged into a ditch.
[ترجمه گوگل]هواپیما از باند عبور کرد و در گودال فرو رفت
[ترجمه ترگمان]هواپیما از باند پرواز دور شد و به گودالی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The school has overshot its cash limit.
[ترجمه گوگل]مدرسه از سقف نقدی خود فراتر رفته است
[ترجمه ترگمان]این مدرسه از حد نقدی خود گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The pilot overshot the runway and crashed his aircraft.
[ترجمه گوگل]خلبان از باند رد شد و هواپیمایش سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]خلبان در باند پرواز کرد و هواپیمایش را سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We overshot the exit for Manchester on the motorway.
[ترجمه گوگل]از خروجی منچستر در بزرگراه عبور کردیم
[ترجمه ترگمان]ما از راه خروج از منچستر در بزرگراه به پیش رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An aircraft overshot the runway and was severely damaged.
[ترجمه گوگل]یک هواپیما از باند عبور کرد و به شدت آسیب دید
[ترجمه ترگمان]یک هواپیما از باند خارج شد و به شدت آسیب دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We were chatting and overshot our turn-off .
[ترجمه گوگل]داشتیم چت می‌کردیم و خاموشی‌مان را زیاد می‌کردیم
[ترجمه ترگمان]داشتیم باهم گپ می زدیم و از our دور بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The aircraft overshot the runway.
[ترجمه گوگل]هواپیما از باند فرودگاه عبور کرد
[ترجمه ترگمان]هواپیما از باند خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The government usually overshot its original spending target.
[ترجمه گوگل]دولت معمولاً از هدف اولیه هزینه خود فراتر رفته است
[ترجمه ترگمان]دولت معمولا هدف اولیه خود را افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The plane overshot the runway and finished up in the water.
[ترجمه گوگل]هواپیما از باند رد شد و در آب به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]هواپیما از باند خارج شد و در آب به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The missile overshot its target.
[ترجمه گوگل]این موشک از هدف خود عبور کرد
[ترجمه ترگمان]موشک از هدفش دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He has overshot the landing strip again.
[ترجمه گوگل]او دوباره از باند فرود شات کرده است
[ترجمه ترگمان]او دوباره از روی باند فرود آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] قفسه
[نفت] چنگ فنری - رو بند جداره

پیشنهاد کاربران

منحرف شدن از باند فرودگاه ( در صنعت هوانوردی )

بپرس