1. Tourism on the island is oversold.
[ترجمه گوگل]گردشگری در این جزیره بیش از حد فروخته می شود
[ترجمه ترگمان]گردشگری در جزیره oversold است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The seats on the plane were oversold.
[ترجمه گوگل]صندلی های هواپیما بیش از حد فروخته شد
[ترجمه ترگمان] صندلی ها روی هواپیما ازش تعریف کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The couple idea is certainly oversold. There's so much pressure to become a couple that people feel failure if they don't conform.
[ترجمه گوگل]ایده زوج مطمئناً بیش از حد فروخته شده است برای زوج شدن آنقدر فشار وجود دارد که افراد در صورت عدم تطابق احساس شکست می کنند
[ترجمه ترگمان]این زوج به طور حتم oversold هستند فشار زیادی وجود دارد که به زوج تبدیل می شود که در صورت عدم مطابقت با آن ها احساس شکست می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He has a tendency to oversell himself.
[ترجمه گوگل]او تمایل دارد که خود را بیش از حد بفروشد
[ترجمه ترگمان]او تمایل دارد خود را فریب دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He oversold the part I played in the new film.
[ترجمه گوگل]او نقشی را که در فیلم جدید بازی کردم بیش از حد فروخت
[ترجمه ترگمان]او قسمتی که من در فیلم جدید بازی کردم را به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The test was oversold as an insurance against developing cervical and uterine cancer when it was no such thing.
[ترجمه گوگل]این آزمایش به عنوان بیمه ای در برابر ابتلا به سرطان دهانه رحم و رحم بیش از حد فروخته شد، در حالی که چنین چیزی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]این آزمایش به عنوان یک بیمه در برابر رشد سرطان رحم و رحمی در زمانی که چنین چیزی وجود نداشت، مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The movie was oversold and ended up disappointing everyone.
[ترجمه گوگل]فیلم بیش از حد فروخته شد و در نهایت همه را ناامید کرد
[ترجمه ترگمان]فیلم oversold بود و همه افراد ناامید کننده را ناامید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The test having been oversold in the first place, the woman is sure that there is something terribly wrong.
[ترجمه گوگل]با توجه به فروش بیش از حد تست در وهله اول، زن مطمئن است که مشکلی وحشتناک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این آزمایش که در وهله اول انجام شد، زن مطمئن است که یک چیز بسیار اشتباه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Although often oversimplified or oversold, some of the principles of the human potential movement bear on business organizations.
[ترجمه گوگل]اگرچه اغلب بیش از حد ساده شده یا بیش از حد فروخته می شود، برخی از اصول جنبش بالقوه انسانی بر سازمان های تجاری تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]اگرچه اغلب ساده است و یا oversold، برخی از اصول جنبش پتانسیل انسانی در سازمان های تجاری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The alumni don't want to hear it, but the previous coaching regime vastly oversold the goods.
[ترجمه گوگل]فارغالتحصیلان نمیخواهند آن را بشنوند، اما رژیم مربیگری قبلی بهشدت بیش از حد کالاها را فروخت
[ترجمه ترگمان]فارغ التحصیلان نمی خواهند آن را بشنوند، اما رژیم مربیگری قبلی به شدت کالاها را باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Oversold health-care shares are now rebounding, as Mr Clinton's ability to push through sweeping reform begins to look limited.
[ترجمه گوگل]فروش بیش از حد سهام مراقبت های بهداشتی اکنون در حال افزایش است، زیرا توانایی آقای کلینتون برای پیشبرد اصلاحات گسترده محدود به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]اکنون که توانایی آقای بیل کلینتون در فشار از طریق اصلاحات فراگیر در حال حاضر محدود به نظر می رسد، سهام مراقبت های بهداشتی oversold اکنون در حال بازگشت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The flight had been oversold.
[ترجمه گوگل]پرواز بیش از حد فروخته شده بود
[ترجمه ترگمان] پرواز ازش تعریف کرده بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Avoid all temptations to oversell yourself but be equally careful not to undersell yourself either.
[ترجمه گوگل]از همه وسوسه های گران فروشی خودداری کنید، اما به همان اندازه مراقب باشید که خود را کم فروشی نکنید
[ترجمه ترگمان]از همه وسوسه های خود اجتناب کنید، اما به همان اندازه مراقب باشید که خود را آزار ندهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. "I'm not going to oversell it," Smith remarks.
[ترجمه گوگل]اسمیت اظهار می کند: "من قصد ندارم آن را بیش از حد بفروشم "
[ترجمه ترگمان]اسمیت می گوید: \" من قصد ندارم این کار را انجام دهم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید