oversaw

جمله های نمونه

1. He personally oversaw the design of all the rooms.
[ترجمه ناصر] او شخصا بر طراحی همه ی اتاق ها نظارت داشت
|
[ترجمه گوگل]او شخصا بر طراحی تمام اتاق ها نظارت داشت
[ترجمه ترگمان]او شخصا طراحی همه اتاق ها را سرپرستی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He oversaw someone take a newspaper away without paying.
[ترجمه گوگل]او بر کسی نظارت داشت که بدون پرداخت یک روزنامه، روزنامه را بردارد
[ترجمه ترگمان] اون و یه نفر که بدون پرداخت پول یه روزنامه می گیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Spielberg himself oversaw the final cut.
[ترجمه گوگل]خود اسپیلبرگ بر برش نهایی نظارت داشت
[ترجمه ترگمان] خودش رو کشتید و آخرین سهم رو انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mr. Somers oversaw construction of the water treatment plant.
[ترجمه گوگل]آقای سامرز بر ساخت تصفیه خانه نظارت داشت
[ترجمه ترگمان] آقای \"سامرز\" در کارخانه تصفیه آب شرکت میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Franciscans oversaw construction of San Xavier del Bac during a time when mandatory religious conversion was considered politically correct.
[ترجمه گوگل]فرانسیسکن ها بر ساخت سان خاویر دل باک نظارت داشتند در زمانی که تغییر دین اجباری از نظر سیاسی صحیح تلقی می شد
[ترجمه ترگمان]فرانسیسیان زمانی که تبدیل مذهبی اجباری به لحاظ سیاسی صحیح تلقی می شد، ساختمان سان خاویر دل Bac را سرپرستی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Indeed, even as Leopold oversaw the Curtis project, he wondered if anyone could plant wilderness.
[ترجمه گوگل]در واقع، حتی زمانی که لئوپولد بر پروژه کرتیس نظارت داشت، به این فکر می کرد که آیا کسی می تواند بیابان بکارد
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، حتی وقتی لئوپولد طرح کورتیس را زیر نظر داشت، از خود می پرسید که آیا کسی می تواند بیابان را بکارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He personally oversaw and, if necessary, modified the agenda for meetings.
[ترجمه گوگل]او شخصاً نظارت و در صورت لزوم دستور جلسه را اصلاح می کرد
[ترجمه ترگمان]او شخصا نظارت و در صورت لزوم دستور جلسه را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. While at the school, he oversaw 16 sports programs.
[ترجمه گوگل]زمانی که در مدرسه بود، بر 16 برنامه ورزشی نظارت داشت
[ترجمه ترگمان]در حالی که در مدرسه، او ۱۶ برنامه ورزشی را سرپرستی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Again he oversaw every detail, planned every step, arranged for any contingency, left nothing to others.
[ترجمه گوگل]او دوباره بر همه جزئیات نظارت داشت، هر مرحله را برنامه ریزی می کرد، برای هر احتمالی ترتیب می داد، چیزی برای دیگران باقی نمی گذاشت
[ترجمه ترگمان]باز هم تمام جزئیات را بررسی می کرد، هر قدم را که برای هر احتمالی برنامه ریزی کرده بود، تنظیم می کرد، برای دیگران چیزی نمانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Eizenstat oversaw the talks from the White House, to keep them moving.
[ترجمه گوگل]آیزنستات بر مذاکرات کاخ سفید نظارت داشت تا آنها را ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]Eizenstat مذاکرات کاخ سفید را مهار کرد تا آن ها را در حال حرکت نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Rawnsley, honorary secretary until his death, oversaw the acquisition of large areas of countryside.
[ترجمه گوگل]راونزلی، منشی افتخاری تا زمان مرگش، بر تصاحب مناطق وسیعی از حومه شهر نظارت داشت
[ترجمه ترگمان]Rawnsley، دبیر افتخاری تا زمان مرگش، فراگیری مناطق وسیعی از روستاها را سرپرستی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Kessler oversaw the day shift, and Valentine worked nights.
[ترجمه گوگل]کسلر بر شیفت روز نظارت داشت و ولنتاین شب ها کار می کرد
[ترجمه ترگمان]Kessler در شیفت شب شرکت می کرد و والانتین هم شب ها کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He also oversaw the music for the films Walk the Line and The Big Lebowski.
[ترجمه گوگل]او همچنین بر موسیقی فیلم های Walk the Line و The Big Lebowski نظارت داشت
[ترجمه ترگمان]او همچنین موسیقی فیلم ها را در راه رفتن به \"خط\" و \"بیگ Lebowski\" مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The leadership of Mao Tse-Tung oversaw the often brutal implementation of a Communist vision of society.
[ترجمه گوگل]رهبری مائو تسه تونگ بر اجرای اغلب بی رحمانه دیدگاه کمونیستی از جامعه نظارت داشت
[ترجمه ترگمان]رهبری مایو تسه تونگ (Mao Tung)، اجرای وحشیانه یک دیدگاه کمونیستی در جامعه را سرپرستی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She oversaw huge changes in British society and gave her name to an age.
[ترجمه گوگل]او بر تغییرات عظیمی در جامعه بریتانیا نظارت کرد و نام خود را به یک سن داد
[ترجمه ترگمان]او تغییرات بزرگی را در جامعه بریتانیا مشاهده کرد و نام او را به سن و سال داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• supervise, manage, inspect
oversaw is the past tense of oversee.

پیشنهاد کاربران

بپرس