overran

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: past tense of

جمله های نمونه

1. Rebel soldiers overran the embassy last night.
[ترجمه گوگل]سربازان شورشی شب گذشته به سفارت حمله کردند
[ترجمه ترگمان]سربازان شورشی دیشب سفارت را احضار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A group of rebels overran the port area and most of the northern suburbs.
[ترجمه گوگل]گروهی از شورشیان منطقه بندر و بیشتر حومه شمالی را اشغال کردند
[ترجمه ترگمان]گروهی از شورشیان به منطقه بندری و اغلب حومه های شمال یورش بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was the time when the Japanese aggressors overran China.
[ترجمه گوگل]زمانی بود که متجاوزان ژاپنی بر چین تسلط یافتند
[ترجمه ترگمان]زمانی بود که مهاجمان ژاپنی به چین حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The lecturer overran by ten minutes.
[ترجمه گوگل]مدرس ده دقیقه دوید
[ترجمه ترگمان]سخنران ده دقیقه به پیشروی ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My evening class overran by ten minutes.
[ترجمه گوگل]کلاس عصر من ده دقیقه طول کشید
[ترجمه ترگمان]کلاس evening ۱۰ دقیقه دیگه شروع میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The final speaker overran by at least half an hour.
[ترجمه گوگل]سخنران پایانی حداقل نیم ساعت غلبه کرد
[ترجمه ترگمان]سخنرانی نهایی تقریبا نیم ساعت طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The talks overran their allotted time.
[ترجمه گوگل]گفت و گوها از زمان تعیین شده خود گذشت
[ترجمه ترگمان]گفتگوها زمان اختصاص داده شده را پیش گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tuesday's lunch overran by three-quarters of an hour.
[ترجمه گوگل]ناهار روز سه‌شنبه سه‌چهارم ساعت طول کشید
[ترجمه ترگمان]نهار سه چهارم ساعت سه ربع ساعت طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The news programme overran the allotted time.
[ترجمه گوگل]برنامه خبری زمان تعیین شده را پشت سر گذاشت
[ترجمه ترگمان]برنامه اخبار به زمان اختصاص داده شده افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Costs overran the budget by about 30%.
[ترجمه گوگل]هزینه ها حدود 30 درصد از بودجه فراتر رفت
[ترجمه ترگمان]هزینه ها تا حدود ۳۰ درصد به بودجه تجاوز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Swiftly they overran the island, driving their dark kinsfolk into the sea.
[ترجمه گوگل]آنها به سرعت جزیره را زیر پا گذاشتند و خویشاوندان تاریک خود را به دریا راندند
[ترجمه ترگمان]به سرعت جزیره را ترک می کنند و kinsfolk را به دریا می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Weedy morning - glory vines overran the rainforest canopy.
[ترجمه گوگل]صبح علف‌های هرز - تاک‌های شکوه تاج جنگل‌های بارانی را فراگرفتند
[ترجمه ترگمان]پیچک های با شکوه صبح به سایبان جنگل بارانی هجوم بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Vines of morning glory overran the rainforest canopy.
[ترجمه گوگل]انگورهای شکوه صبحگاهی تاج جنگل های بارانی را فراگرفتند
[ترجمه ترگمان]تاک ها صبح به سایبان جنگل بارانی هجوم بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mr Mellor claimed the builder overran his budget.
[ترجمه گوگل]آقای ملور ادعا کرد که سازنده از بودجه او تجاوز کرده است
[ترجمه ترگمان]آقای Mellor مدعی شد که سازنده به بودجه خود هجوم آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• overran is the past tense of overrun.

پیشنهاد کاربران

بپرس