🔸 معادل فارسی:
بیش ازحد قول دادن / وعده ی غیرواقعی دادن / قولی فراتر از توان دادن
در زبان محاوره ای:
قول الکی دادن، زیادی وعده دادن، رو هوا حرف زدن، قولی دادن که نمی تونه عمل کنه
- - -
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( رفتاری – فردی ) :**
دادن وعده هایی که فراتر از توان واقعی فرد هستند—معمولاً برای جلب توجه، تأثیرگذاری، یا خوشایند دیگران
مثال:
> He tends to overpromise and underdeliver.
> عادت داره زیادی قول بده ولی کمتر از اون عمل کنه.
2. ** ( سازمانی – تجاری ) :**
در کسب وکار، اشاره به برندها یا شرکت هایی که وعده هایی بزرگ تر از واقعیت می دهند و در عمل نمی توانند آن ها را محقق کنند
مثال:
> The startup overpromised on its product features.
> اون استارتاپ درباره ی ویژگی های محصولش زیادی وعده داد.
3. ** ( انتقادی – فرهنگی ) :**
در متون انتقادی، *overpromise* نماد فرهنگ نمایشی، اغراق، یا بازاریابی غیرواقعی است—not صداقت یا تعهد واقعی
مثال:
> In today’s world, people overpromise to appear impressive.
> تو دنیای امروز، خیلی ها زیادی وعده می دن تا تأثیرگذار دیده بشن.
- - -
🔸 مترادف ها:
exaggerate – overcommit – oversell – make unrealistic promises – hype – bluff – talk big
verb: over - promise
promise more than one is able to do or give.
"if you overpromise and under - deliver, you frustrate your customer"
بدقولی کردن
بیش از توانایی قول دادن * قول دادن ولی عدم توانایی در اجرا
فراتر رفتن