فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: overprints, overprinting, overprinted
حالات: overprints, overprinting, overprinted
• : تعریف: to print over or in addition to (that which has already been printed).
- The pressman will overprint the brochure in green.
[ترجمه گوگل] مسئول مطبوعات بروشور را با رنگ سبز چاپ خواهد کرد
[ترجمه ترگمان] خبرنگار مطبوعاتی توی بروشور به رنگ سبز استفاده می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خبرنگار مطبوعاتی توی بروشور به رنگ سبز استفاده می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• (1) تعریف: anything added by overprinting.
• (2) تعریف: anything printed over the face of a postage stamp which designates its use or character, or the stamp so altered.