overpopulate

/ˌovərˈpɑːpjəlet//ˌovərˈpɑːpjəlet/

جمعیت (محلی) را بیش از حد زیاد کردن، پر جمعیت کردن، دارای اضافه جمعیت کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: overpopulates, overpopulating, overpopulated
مشتقات: overpopulation (n.)
• : تعریف: to fill with more inhabitants than available resources can sustain.

- The recent increase in births will overpopulate our schools.
[ترجمه امین] افزایش اخیر تولّدها مدارس ما را بیش از حد پرجمعیّت خواهد کرد.
|
[ترجمه گوگل] افزایش اخیر زاد و ولد مدارس ما را بیش از حد جمعیت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان] افزایش اخیر تولدها schools مدارس ما خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• populate excessively; increase in population in excess of the amount that is sustainable by the space or other resources available

پیشنهاد کاربران

بپرس