overpaid

جمله های نمونه

1. I felt I should tell my boss she'd overpaid me by £50.
[ترجمه رضا] احساس کردم که باید به رئیسم بگویم که 50 پوند بیشتر به من پرداخت کند.
|
[ترجمه گوگل]احساس کردم باید به رئیسم بگویم که 50 پوند به من اضافه پرداخت کرده است
[ترجمه ترگمان]احساس کردم باید به رئیسم بگویم که بیش از ۵۰ پوند به من احترام می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Having overpaid the bills, I had a balance of credit in my card.
[ترجمه گوگل]با پرداخت بیش از حد قبوض، موجودی اعتبار در کارتم بود
[ترجمه ترگمان]پس از پرداخت قبض ها، من یه تعادل توی کارت داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can claim back the overpaid tax by filling in this form.
[ترجمه گوگل]با پر کردن این فرم می توانید مالیات اضافه پرداخت شده را پس بگیرید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با پر کردن این فرم درخواست مالیات بیش از حد را بکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Anyone who has overpaid tax will be able to backdate their claim to last April.
[ترجمه گوگل]هر کسی که مالیات بیشتری پرداخت کرده باشد، می‌تواند ادعای خود را به آوریل گذشته بازگرداند
[ترجمه ترگمان]هر کسی که بیش از حد مالیات داشته باشد، قادر خواهد بود تا ادعای خود را در آوریل گذشته به پایان برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bureaucrats, widely regarded as under-worked and overpaid, did not get much public sympathy for their pay claim.
[ترجمه گوگل]بوروکرات ها که به طور گسترده به عنوان کم کار و بیش از حد دستمزد در نظر گرفته می شوند، چندان همدلی عمومی برای ادعای حقوق خود دریافت نکردند
[ترجمه ترگمان]دیوان سالاران، که به صورت گسترده کار می کردند و بیش از حد لزوم انجام می دادند، نسبت به حقوق خود ابراز همدردی نمی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I overpaid him for his service.
[ترجمه گوگل]من برای خدماتش پول بیشتری به او دادم
[ترجمه ترگمان]برای خدمت به او پول دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Try to recover any tax you have overpaid.
[ترجمه گوگل]سعی کنید هر مالیاتی را که بیش از حد پرداخت کرده اید بازیابی کنید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید هر مالیاتی را که بیش از حد لازم است اصلاح کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I think he's overpaid for the little he does.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او برای کارهای کمی که انجام می دهد بیش از حد دستمزد گرفته است
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم بیش از اندازه دست مزد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I think he's grossly overpaid for what he does.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او برای کاری که انجام می دهد به شدت دستمزد دریافت کرده است
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم برای کاری که کرده خیلی زیاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By some freak I was overpaid this month.
[ترجمه گوگل]در این ماه بیش از حد دستمزد دریافت کردم
[ترجمه ترگمان]توسط یه آدم عجیب که تو این ماه خرج کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We overpaid our taxes this year.
[ترجمه گوگل]ما امسال مالیات خود را بیش از حد پرداخت کردیم
[ترجمه ترگمان]ما امسال مالیات خود را بیش از حد داده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A general right of recovery of overpaid tax could not incorporate any such restriction.
[ترجمه گوگل]حق کلی بازپرداخت مالیات اضافه پرداختی نمی تواند شامل چنین محدودیتی باشد
[ترجمه ترگمان]یک حق عمومی برای بازیابی مالیات بیش از حد لزوم می تواند چنین محدودیتی را در بر داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Interest rates will discriminate between overpaid and underpaid tax - by more than 3%.
[ترجمه گوگل]نرخ بهره بین مالیات بیش از حد پرداخت شده و مالیات کم پرداخت - بیش از 3٪ تمایز قائل می شود
[ترجمه ترگمان]نرخ های بهره بین بیش از ۳ درصد مالیات و مالیات کم تر پرداخت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then some overpaid TV airhead starts telling us how wonderful her producer is.
[ترجمه گوگل]سپس برخی از سر پخش‌های تلویزیونی که بیش از حد پرداخت می‌شوند شروع می‌کنند به ما می‌گویند که تهیه‌کننده او چقدر فوق‌العاده است
[ترجمه ترگمان]سپس برخی از overpaid تلویزیونی به ما می گویند که تولید کننده او چقدر عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• paid too much; given a salary that is too high
if you say that someone is overpaid or that their job is overpaid, you mean that they are paid too much for the work that they do.

پیشنهاد کاربران

پول دادن برای چیزی بیش از قیمت واقعی اش
I overpaid: یعنی رفت تو پاچم
دریافت حقوق زیاد ( بیشتر از میزان کاری که می کنی )
ولخرج

بپرس