overloading


اضافه بارگذارى، اضافه بار عمران : بارگذارى اضافه معمارى : اضافه ظرفیت

تخصصی

[عمران و معماری] افزایش بار - بارگذاری اضافی - اضافه بار - اضافه ظرفیت
[زمین شناسی] افزاشی بار، بارگذاری اضافی
[نساجی] خوراک زیاد دادن - سنگین کردن تغذیه ماشین کار
[ریاضیات] سربار گذاری

پیشنهاد کاربران

- شلوغ کردن
Avoid overloading your schedule to prevent burnout.
از شلوغ کردن بیش از حد برنامه خود برای جلوگیری از فرسودگی شغلی خودداری کنید.
اضافه بار، گران بار
اضافه بر سازمان
overloading ( مهندسی بسپار - تایر )
واژه مصوب: اضافه بارگذاری
تعریف: بارگذاری تایر بیش از ظرفیت حمل بار نوشته شده بر روی دیوارۀ آن