overhung

/ˌoʊvəˈhʌŋ//ˌəʊvəˈhʌŋ/

معنی: معلق
معانی دیگر: از بالا آویخته، بیش از حد لزوم آویخته، قرار گرفته درزیرچیزآویخته

جمله های نمونه

1. the sentence of death that overhung me
حکم اعدامی که مرا تهدید می کرد

2. Part of the rock wall overhung the path at one point.
[ترجمه گوگل]بخشی از دیوار صخره ای در یک نقطه بر روی مسیر آویزان بود
[ترجمه ترگمان]قسمتی از دیوار سنگی مسیر را در یک نقطه معلق نگه داشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His big fat belly overhung his belt.
[ترجمه گوگل]شکم چاق بزرگش کمربندش را آویزان کرده بود
[ترجمه ترگمان]شکم بزرگش کمرش را گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The threat of war overhung the country.
[ترجمه گوگل]خطر جنگ سراسر کشور را فرا گرفته است
[ترجمه ترگمان]تهدید جنگ، کشور را فرا گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The city was overhung with the pollutant smog.
[ترجمه گوگل]شهر با مه آلاینده غرق شده بود
[ترجمه ترگمان]شهر بر فراز شهر معلق بود و دود غلیظی فضا را فرا گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A private area, preferably overhung by a favourite tree and screened with a few dense shrubs.
[ترجمه گوگل]یک منطقه خصوصی، ترجیحاً توسط یک درخت مورد علاقه آویزان شده و با چند درختچه انبوه پر شده است
[ترجمه ترگمان]یک منطقه خصوصی، ترجیحا در کنار یک درخت مورد علاقه قرار گرفته و با چند بوته متراکم مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The upper edge of the shoulder pocket overhung the lower edge, more appropriate for an upright stance.
[ترجمه گوگل]لبه بالایی جیب شانه از لبه پایینی آویزان شده است، که برای حالت ایستاده مناسب تر است
[ترجمه ترگمان]لبه بالایی جیب شانه، لبه پایینی را نشان می دهد و برای یک حالت عمودی مناسب تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Perhaps it would be overhung by trees or shaded by nearby buildings.
[ترجمه گوگل]شاید بالای درختان آویزان شده باشد یا در سایه ساختمان های مجاور باشد
[ترجمه ترگمان]شاید آن را درختان یا سایه درختان اطراف آن پوشانده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The road was overhung with a pretty dense canopy.
[ترجمه گوگل]جاده با یک سایبان بسیار متراکم پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]جاده با سایبان انبوه پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gutters, overhung with herbaceous toupees, wave dangerously from the rooftops.
[ترجمه گوگل]ناودان‌ها، که با ماهی‌های علفی آویزان شده‌اند، به طرز خطرناکی از پشت بام‌ها موج می‌زنند
[ترجمه ترگمان]gutters، که با toupees علفی پوشانده شده، به طور خطرناکی از پشت بام بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All around rolled wild heather-moors, overhung by rocky cliffs.
[ترجمه گوگل]دور تا دور هدرهای وحشی غلت خورده اند که بر فراز صخره های سنگی آویزان شده اند
[ترجمه ترگمان]همه دور و بر خلنگ زار خلنگ زار معلق بودند و در کنار صخره های سنگی معلق بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The road was overhung with rocks and the view from the driver's window was a sheer drop.
[ترجمه گوگل]جاده مملو از سنگ بود و منظره از پنجره راننده یک قطره محض بود
[ترجمه ترگمان]جاده پر از سنگ بود و منظره از پنجره راننده یک قطره کوچک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Gloomy wide windy areas of rails and platforms overhung with concrete and faint neon.
[ترجمه گوگل]مناطق بادخیز گسترده از ریل ها و سکوها با بتون و نئون کم نور آویزان شده اند
[ترجمه ترگمان]areas بزرگ و پر باد از ریل و platforms که روی آن ها را پوشانده بود، چراغ های نئون و کم رنگی را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the villa overhung the slope and the long valley the Arno, hazy with Italian colour.
[ترجمه گوگل]در ویلا بر روی شیب و دره طولانی آرنو، مه آلود با رنگ ایتالیایی
[ترجمه ترگمان]در ویلایی که مشرف بر شیب بود و طولی نکشید که آرنو، که رنگ ایتالیایی داشت، رو به زوال می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Stadium rostrum above the rain awnings overhung 24 meters, the contour approximate to bending moment curve, three connected the lower deck spiral stairs, from the terraces layered overhung out.
[ترجمه گوگل]منبر استادیوم بالای سایبان های باران 24 متری آویزان بود، کانتور به منحنی لحظه خمشی تقریبی، سه پله های مارپیچی عرشه پایین تر، از تراس های لایه ای آویزان بیرون
[ترجمه ترگمان]ارتفاع استادیوم دارای ارتفاع ۲۴ متر بود، ارتفاع آن به شکل منحنی ممان خمشی، سه قسمت از پله های مارپیچ پایین عرشه، از the که بر روی آن ها معلق بود، تخمین زده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

معلق (صفت)
indeterminate, uncertain, vague, indefinite, unclear, indistinct, hanging, suspended, hovering, overhung, inexplicit, suspended from service

انگلیسی به انگلیسی

• overhung is the past tense and past participle of overhang.

پیشنهاد کاربران

بپرس