دیکشنری
مترجم
overhanging
آویزان، پیشامده، مشرف، متوجه
جمله های نمونه
1. overhanging cliffs made the road dangerous
صخره های برآمده از کوه جاده را خطرناک می کردند.
پیشنهاد کاربران
پیشامد - یک سر گیردار
معلق بودن
معلق
جلو آمده
قریب الوقوع
مشاهده پیشنهاد های امروز
معنی یا پیشنهاد شما
معنی یا پیشنهاد شما
+ افزودن عکس و لینک