overgrown

/ˈovərˈɡroʊn//ˌəʊvəˈɡrəʊn/

دارای رشد بی رویه، فزون رسته، انبوه، پر تراکم

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: past participle of

جمله های نمونه

1. the garden is overgrown with weeds
باغ پر از علف هرزه شده است.

2. The garden will be overgrown with weeds by the time we get back.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که برگردیم باغ پر از علف های هرز می شود
[ترجمه ترگمان]وقتی برگشتیم، باغ پر از علف شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The garden's completely overgrown with weeds.
[ترجمه گوگل]باغ کاملاً پر از علف های هرز است
[ترجمه ترگمان]باغ پر از علف هرز شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Landscape gardeners have begun a clearance of the overgrown ground to make way for a new park.
[ترجمه گوگل]باغبانان منظر پاکسازی زمین های بیش از حد رشد کرده را آغاز کرده اند تا راه را برای یک پارک جدید باز کنند
[ترجمه ترگمان]gardeners منظره شروع به تمیز کردن یک محوطه پارکینگ کرده و راه را برای پارک جدید باز کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The garden is overgrown with weeds.
[ترجمه گوگل]باغ مملو از علف های هرز است
[ترجمه ترگمان]باغ پر از علف هرز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The outer walls of the house are overgrown by vines.
[ترجمه گوگل]دیوارهای بیرونی خانه توسط درختان انگور پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]دیواره ای بیرونی خانه از پیچک پوشیده از پیچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The flower plant has overgrown its support.
[ترجمه گوگل]گیاه گل ساپورت خود را بیش از حد رشد کرده است
[ترجمه ترگمان]گیاه از حمایت آن تجاوز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They act like a pair of overgrown children .
[ترجمه گوگل]آنها مانند یک جفت کودک بیش از حد رشد کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها مانند یک جفت بچه بزرگ عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Stop acting like an overgrown schoolboy.
[ترجمه گوگل]مثل یک بچه مدرسه ای بیش از حد رشد نکرده رفتار نکنید
[ترجمه ترگمان]مثل یک بچه مدرسه ای غول پیکر رفتار نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We hurried on until we reached a courtyard overgrown with weeds.
[ترجمه گوگل]با عجله به راه افتادیم تا به حیاطی رسیدیم که پر از علف های هرز بود
[ترجمه ترگمان]عجله کردیم تا به حیاطی رسیدیم که از علف های پوشیده از علف روییده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The garden was overgrown with woody plants such as hawthorn and bramble.
[ترجمه گوگل]باغ پر از گیاهان چوبی مانند زالزالک و برمبل بود
[ترجمه ترگمان]باغ پر از گیاهان جنگلی بود که از بوته های خار و بوته های خار روییده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The spade sank into a clump of overgrown bushes.
[ترجمه گوگل]بیل در دسته ای از بوته های بیش از حد رشد کرده فرو رفت
[ترجمه ترگمان]بیل در یک مشت بوته از بوته های خار فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jim is just an overgrown schoolboy.
[ترجمه گوگل]جیم فقط یک بچه مدرسه ای بیش از حد رشد کرده است
[ترجمه ترگمان]جیم یک بچه مدرسه ای غول پیکر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The field is overgrown with weeds.
[ترجمه گوگل]مزرعه پر از علف های هرز است
[ترجمه ترگمان]زمین پر از علف هرز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The garden was a wilderness of weeds and overgrown bushes.
[ترجمه گوگل]باغ بیابانی از علف های هرز و بوته های بیش از حد روییده بود
[ترجمه ترگمان]باغ از بوته های خار و بوته های خار پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• grown too much (about vegetation); covered in vegetation
if a place is overgrown, it is thickly covered with plants because it has not been looked after.

پیشنهاد کاربران

- هرس نشده
Overgrown schoolboy/child
کنایه ای به آدم گنده ای که بچگانه رفتار می کنه
آدم نابالغ ، آدم بزرگ رشد نکرده از لحاظ عقلی
گندوک
پوشیده شده توسط گیاهان
متراکم

بپرس