overgenerous

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of generous.

جمله های نمونه

1. Being over-generous when pouring one's own is a well documented cause of excessive intake.
[ترجمه گوگل]سخاوتمندی بیش از حد در هنگام ریختن مال خود دلیل کاملاً مستند مصرف بیش از حد است
[ترجمه ترگمان]بیش از حد سخاوتمندانه بودن هنگام ریختن خود یک دلیل مستند از دریافت بیش از حد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It assumes a 5 percent annual attrition rate but that might be over-generous.
[ترجمه گوگل]نرخ فرسایش سالانه 5 درصد را در نظر می گیرد، اما ممکن است بیش از حد سخاوتمندانه باشد
[ترجمه ترگمان]یک نرخ فرسایشی ۵ درصد را فرض می کند اما ممکن است بیش از حد بخشنده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was a man of exceptional generosity, in fact I can truthfully say over-generous.
[ترجمه گوگل]او مردی با سخاوت استثنایی بود، در واقع به راستی می توانم بگویم بیش از حد سخاوتمند
[ترجمه ترگمان]او مردی بود از جوانمردی استثنائی، در واقع من صادقانه می توانم صادقانه بگویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Reed was built on an overgenerous scale, bull-necked and bulging in his grey pinstripe.
[ترجمه گوگل]رید در مقیاسی بیش از حد سخاوتمندانه ساخته شده بود، گردن گاو نر و برآمده در نوار خاکستری خود
[ترجمه ترگمان]رید در یک مقیاس بزرگ ساخته شده بود، گردنی ستبر داشت و در pinstripe خاکستری آن بیرون زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All of which may seem overgenerous, particularly since the state's voting rights will be capped at 75% of the total—less than its likely financial stake in the business.
[ترجمه گوگل]همه آنها ممکن است بیش از حد سخاوتمندانه به نظر برسند، به ویژه از آنجایی که حق رای ایالت به 75٪ از کل محدود می شود - کمتر از سهم مالی احتمالی آن در تجارت
[ترجمه ترگمان]همه آن ها ممکن است overgenerous به نظر برسند، به خصوص از آنجایی که حق رای دادن دولت در ۷۵ % از کل سهم مالی احتمالی آن در کسب وکار پوشش داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I think comrade commissar's been overgenerous .
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم رفیق کمیسر بیش از حد سخاوتمند بوده است
[ترجمه ترگمان]به نظر من کمیسر کمیسر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She is not overgenerous with praise.
[ترجمه گوگل]او در ستایش زیاده روی نمی کند
[ترجمه ترگمان]از این تعریف و تمجید خوشش نمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I send a hasty email to my friends and family rescinding my overgenerous bequests and vow that my sailing days are over.
[ترجمه گوگل]من یک ایمیل عجولانه به دوستان و خانواده‌ام ارسال می‌کنم و وصیت‌های سخاوتمندانه‌ام را لغو می‌کنم و قول می‌دهم که روزهای کشتیرانی من به پایان رسیده است
[ترجمه ترگمان]من ایمیل شتا بزده برای دوستانم و خانواده ام را لغو می کنم و قول می دهم که روزه ای سفر دریایی من تمام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Because the service was poor, Mother thought Dad was overgenerous in leaving the waiter a 15% tip.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که خدمات ضعیف بود، مادر فکر کرد که پدر در دادن انعام 15 درصدی به پیشخدمت بیش از حد سخاوتمند است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که خدمات ضعیف بود، مادر فکر می کرد که پدر در حال ترک پیشخدمت با انعام ۱۵ % است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Carbon trading, based on dubious economics, has become a massive scandal, replete with overgenerous emissions allowances, misreporting and fictitious projects.
[ترجمه گوگل]تجارت کربن، بر اساس اقتصاد مشکوک، به یک رسوایی بزرگ تبدیل شده است، مملو از مجوزهای انتشار بیش از حد، گزارش های نادرست و پروژه های ساختگی
[ترجمه ترگمان]مبادله کربن براساس اقتصاد مشکوک، به یک رسوایی بزرگ، انباشته از مزایای انتشار گازهای گلخانه ای، misreporting و پروژه های فرضی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• excessively generous; too lavish

پیشنهاد کاربران

سخاوتمند، بسیار دست و دل باز، بسیار بخشنده
آکسفرد:
Excessively generous
magnanimous
کالینز:
excessively willing and liberal in giving away one's time, money, etc

بپرس