overgeneralization


روانشناسى : تعمیم افراطى

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of generalization.

پیشنهاد کاربران

در روانشناسی و درمان شناختی رفتاری، بیش همگانی سازی یا تعمیم افراطی ( *Overgeneralization* ) یکی از تحریفات شناختی است که وقتی رخ می دهد که فرد یک اتفاق یا تجربه منفی منفرد را به تمام موقعیت ها و شرایط مشابه تعمیم می دهد، بدون داشتن شواهد کافی. به عبارت ساده، فرد از یک شکست یا تجربه منفی نتیجه می گیرد که همیشه شکست خواهد خورد یا همه چیز بد است.
...
[مشاهده متن کامل]

### تعریف بیش همگانی سازی یا تعمیم افراطی
بیش همگانی سازی به معنای این است که یک فرد یک قانون کلی و همیشگی از یک اتفاق خاص استخراج می کند. برای مثال، اگر کسی یک بار در انجام کاری شکست بخورد، ممکن است فکر کند من همیشه در همه چیز شکست می خورم یا هیچ وقت نمی توانم موفق شوم. این نوع تفکر تحریف شده، باعث می شود فرد یک رویداد منفرد را به کل زندگی یا همه موقعیت ها تعمیم دهد.
### نمونه ها
- تجربه یک مصاحبه کاری ناموفق و باور این که همیشه در یافتن شغل موفق نخواهم شد
- راننده ای که از یک چراغ قرمز ناراحت است و فکر می کند همیشه در همه چراغ های قرمز گیر می کنم
- فردی که بعد از یک اشتباه می گوید هیچ کاری را نمی توانم درست انجام دهم
### پیامدهای آن
- کاهش اعتماد به نفس و اقدام به اجتناب از فرصت ها
- افزایش اضطراب، افسردگی و افکار منفی
- ایجاد دیدگاه منفی و غیرواقعی نسبت به خود، دیگران و دنیا
- محدود کردن توانایی های فرد در مواجهه با چالش ها
### درمان در CBT
در درمان شناختی رفتاری، هدف شناسایی این افکار بیش همگانی و به چالش کشیدن آن هاست. درمانگر به فرد کمک می کند تا:
- شواهد واقعی برای صحت یا نادرستی این افکار را بررسی کند
- یاد بگیرد که یک شکست یا رویداد منفی لزوماً نمایانگر همه آینده نیست
- جایگزین کردن افکار منطقی تر و واقع بینانه تر به جای افکار کلیشه ای و منفی
- تمرین هایی برای مقابله و تغییر دیدگاه های منفی انجام دهد
CBT به فرد کمک می کند از دام این الگوی فکری خلاص شود، نگاه متعادل تری به زندگی پیدا کند و اعتماد به نفس خود را بهبود ببخشد.

تعمیم افراطی، تعمیم بیش از حد ( نتیجه گیری کلی بر اساس یک یا چند مورد محدود ) - Noun
Overgeneralization is a common cognitive distortion
بیش تعمیم دهی ( در زبان شناسی: استفاده بیش از حد یک قاعده، مثل گفتن goed به جای went توسط کودک ) - Noun
...
[مشاهده متن کامل]

Children often show overgeneralization when learning grammar rules
کلی گویی بی مورد، اغراق در تعمیم - Noun
His conclusion was an overgeneralization based on one bad experience
حکم کلی دادن بر اساس شواهد ناکافی - Noun
Avoid overgeneralization when analyzing data

تعمیم ناروا
مثال؛
Overgeneralization can perpetuate stereotypes and reinforce biases.
In a discussion about gender, someone might say, “Overgeneralization leads to harmful assumptions about what it means to be masculine or feminine. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A person might caution against overgeneralization, saying, “We need to recognize that individuals within a group can have diverse experiences and perspectives. ”

بیش تعمیمی
تعمیم بیش از حد
فراتعمیم، فرا تعمیم دهی، فرا تعمیم دادن
تعمیم بیش از حد
تعمیم افراطی