overfly

/ˌoʊvəˈflaɪ//ˌəʊvəˈflaɪ/

(با هواپیما) از روی محلی پرواز کردن (به ویژه از روی سرزمین بیگانه)

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: overflies, overflying, overflew, overflown
مشتقات: overflight (n.)
(1) تعریف: to fly an aircraft over (a specific area, esp. of a foreign country) for the purpose of reconnaissance.

(2) تعریف: to fly an aircraft beyond (a specified point).

- The pilot overflew the runway and crashed.
[ترجمه گوگل] خلبان از روی باند پرواز کرد و سقوط کرد
[ترجمه ترگمان] خلبان هواپیما را تعمیر کرد و سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. We all overfly the border at regular intervals.
[ترجمه گوگل]همه ما در فواصل زمانی معین بر فراز مرز پرواز می کنیم
[ترجمه ترگمان]همه ما در فواصل معین از مرز عبور می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Even aircraft are forbidden to overfly the area.
[ترجمه گوگل]حتی پرواز هواپیماها بر فراز منطقه ممنوع است
[ترجمه ترگمان]حتی هواپیما هم ممنوع است که منطقه را تخلیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I couldn't either overfly or fly round the CB cells.
[ترجمه گوگل]من نمی‌توانستم بر روی سلول‌های CB پرواز کنم یا دور بزنم
[ترجمه ترگمان]من نمی توانستم پرواز کنم یا پرواز کنم و به طرف دستگاه بی سیم پرواز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If a spot turned hot, we'd overfly it frequently.
[ترجمه گوگل]اگر نقطه ای داغ می شد، مرتباً روی آن پرواز می کردیم
[ترجمه ترگمان]اگر جایی داغ می شد، بارها آن را بررسی می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The journey back took longer than normal, because the plane could not overfly the war zone.
[ترجمه گوگل]سفر برگشت بیشتر از حد معمول طول کشید، زیرا هواپیما نمی توانست از منطقه جنگی عبور کند
[ترجمه ترگمان]سفر بیش از حد معمول طول کشید، چون هواپیما نتوانست منطقه جنگی را ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Permission has not yet been granted for the airline to overfly Tanzania.
[ترجمه گوگل]هنوز مجوز پرواز بر فراز تانزانیا به این ایرلاین داده نشده است
[ترجمه ترگمان]مجوز این شرکت هواپیمایی به overfly تانزانیا داده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hong Dan and Go Quao were the only villages of any size you might overfly between them.
[ترجمه گوگل]هنگ دان و گو کوآئو تنها روستاهایی با هر اندازه ای بودند که ممکن بود بین آنها پرواز کنید
[ترجمه ترگمان]دن دن و Go تنها دهکده های of بودند که ممکن بود بین آن ها تقسیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thunderstorm ahead ( on my way ), climbing to 10000 m to avoid ( overfly ) the storm.
[ترجمه گوگل]رعد و برق در پیش است (در راه من)، صعود به ارتفاع 10000 متری برای جلوگیری از (بالای پرواز) طوفان
[ترجمه ترگمان]در مسیر خود به ۱۰۰۰۰ متر صعود کنید تا از طوفان جلوگیری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fly over; fly past

پیشنهاد کاربران

بپرس